|
عکس پیدا نشد |
عکس پیدا نشد |
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هواشناسی و اختر فیزیک
|
مقدمه
بطور کلی ستارگان دارای مراحل مختلف جنینی ، کودکی و جوانی و پیری هستند. پس از اکتشاف برابری جرم و انرژی توسط انیشتین ، دانشمندان تشخیص دادند، که کلیه ستارگان باید تغییر و تحول یابند. هر ستاره هنگامی که نور (انرژی) پخش میکند، مقداری از ماده خویش را مصرف میکند. ستارگان همیشگی نیستند، روزی به دنیا آمدهاند و روزی هم از دنیا خواهند رفت. ستارگان گویهای بزرگی از گاز بسیار گرم هستند که بواسطه نورشان میدرخشند.
در سطح دمای آنها هزاران درجه است و در داخل دمایشان بسیار بیشتر است. در این دماها ماده نمیتواند به صورتهای جامد یا مایع وجود داشته باشد. گازهایی که ستارگان را تشکیل میدهند بسیار غلیظتر از گازهایی هستند که معمولا بر سطح زمین وجود دارند. چگالی فوق العاده زیاد آنها در نتیجه فشارهای عظیمی است که در درون آنها وجود دارد. ستارگان در فضا حرکت میکنند، اما حرکت آنها به آسانی مشهود نیست. در یک سال هیچ تغییری را در وضعیت نسبی آنها نمیتوان ردیابی کرد، حتی در هزار سال نیز حرکت قابل ملاحظهای در آنها مشهود نمیافتد.
نقش و الگوی آنها در حال حاضر کم و بیش دقیقا همان است که در هزار سال پیش بود. این ثبات ظاهری در نتیجه فاصله عظیمی است که میان ما و آنها وجود دارد. با این فواصل چندین هزار سال طول خواهد کشید تا تغییر قابل ملاحظهای در نقش ستارگان پدید آید. این ثبات ظاهری مکان ستارگان موجب شده است که نام متداول (ثوابت) به آنها اطلاق شود. اختر فیزیکدانان بر این باورند که در بعضی کهکشانها ، از جمله کهکشان راه شیری ، ستارگان نوزاد بسیاری در حال تولد هستند، افزون بر آن که پژوهشگران اظهار میدارند تکامل ، تخریب و محصول نهایی یک ستاره ، به جرم آن بستگی دارد. در واقع سرنوشت نهایی ستاره که تا چه مرحلهای از پیشرفت خواهد رسید با جرم ستاره ارتباط مستقیم دارد.
گوی آتشین مورد نظر در نظریه انفجار بزرگ ، حاوی هیدروژن و هلیوم بود، که در اثر انفجار بصورت گازها و گرد و غباری در فضا بصورت پلاسمای فضایی متشکل از ذرات بسیاری از جمله الکترونها ، پروتونها ، نوترونها و نیز مقداری یونهای هلیوم به بیرون تراوش میکند. با گذشت زمان و تراکم ماده دربرخی سحابیها شکل میگیرند. این مواد متراکم رشد کرده و تودههای عظیم گازی را بوجود میآورند که تحت عنوان پیش ستارهها معروفند و با گذشت زمان به ستاره مبدل میشوند. بسیاری از این تودهها در اثر نیروی گرانش و گریز از مرکز بزرگ و کوچک میشوند، که اگر نیروی گرانش غالب باشد، رمبش و فرو ریزش ستاره مطرح میشود و اگر نیروی گریز از مرکز غالب شود، احتمال تلاشی ستاره و شکل گیری اقمار و سیارات میرود.
همه ستارگان به شش طبقه روشنایی که قدر نامیده میشود، تقسیم شدهاند. روشنترین ستارگان دارای قدر اول و کم نورترین ستارگان که توسط چشم غیر مسلح قابل روءیت بودند به عنوان ستارگان قدر ششم و بقیه ستارگان داراب قدرهای بین 16 - 1 هستند. قدر یک ستاره عبارت است از: سنجش لگاریتمی از روشنایی ستارگان ، اگر قدر یک ستاره را با m نمایش دهیم، داریم:
که مقدار ثابت Cte همان صفر مقیاس قدری است.
روشنایی ستاره
مقدار انرژی تابیده شده از ستاره به واحد سطح زمین را روشنایی یک ستاره مینامند. مقدار ثابت (صفر مقدار قدری) را طوری انتخاب میکنند که قدر ستاره α چنگ رومی (Vega) برابر صفر شود. علامت منفی در فرمول نشان میدهد که قدر روشنایی ستاره بالا باشد، دارای قدر پایین خواهد بود.
هر وسیلهای که برای آشکارسازی نور بکار میرود دارای حساسیت طیفی است. مثل چشم انسان که اولین وسیلهای است برای آشکارسازی نور و حساسیت چشم برای نورهای مختلف یکسان نیست. هر وسیله دیگری هم که برای اندازه گیری نور بکار میرود مثل فیلمهای عکاسی برای نورهای با طول موجهای متفاوت ، دارای حساسیت یکسان نیست. پس روشنایی یک جسم بستگی به نوع وسیله اندازه گیری شده دارد. بر این اساس قدرهای مختلفی داریم، که یکی از آنها قدر دیدگانی و دیگری قدر عکسبرداری میباشد.
هنگام مطالعه طیف ستارگان (یا همان بررسی کیفی ستارگان) مشاهده میشود که اختلاف فاحشی بین ستارگان وجود دارد. از آنجایی که وجود هر خط سیاه در طیف ستاره بیانگر وجود یک عنصر شیمیایی ویژه در اتمسفر آن ستاره است، شاید به نظر میرسد که علت اختلاف در طیف ستارگان بخاطر اختلاف در مواد شیمیایی سازنده ستارگان باشد. ولی در نهایت چنین نیست، بلکه علت اختلاف طیف ستارگان دمای ستارگان میباشد. چون ستارگان دارای دماهای متفاوتی هستند، طیف آنها نیز متفاوت است.
در مورد ستارگان امکان اندازه گیری دمای جنبشی (دمایی که توسط دماسنج اندازه گیری میشود) وجود ندارد. زیرا نمیتوانیم ترمومتر را در قسمتهای مختلف ستاره قرار داده و این دما را اندازه گیری کنیم. از طرفی لایههای مختلف ستاره دارای دماهای مساوی هستند و هر چه از لایههای خارجی به طرف لایههای داخلی حرکت کنیم دما افزایش مییابد. بنابراین تعریف دمای منحصر به فردی که مربوط به هر لایه از ستاره باشد غیر ممکن است.
در حالت کلی مشاهده خطوط طیفی مربوط به یک عنصر در طیف یک ستاره دلیل بر وجود آن عنصر در اتمسفر این ستاره است و برعکس این ممکن نیست. یعنی عدم حضور خطوط طیفی یک عنصر در طیف یک ستاره دلالت بر عدم وجود آن عنصر در اتمسفر ستاره را ندارد، زیرا علاوه بر حضور یک عنصر لازم است، شرایط فیزیکی (دما و فشار) برای تشکیل خطوط طیفی آن عنصر برقرار باشد، تا بتوانیم خطوط طیفی آن عنصر را مشاهده کنیم. با توجه به اینکه شدت خطوط جذبی بستگی به فراوانی آن عنصر دارد، بنابراین میتوانیم از روی شدت خطوط طیفی ، فراوانی عناصر را در ستارگان تعیین کنیم.
اطلاعات مربوط به جرم ستارگان از مسائل بسیار مهم به شمار میرود. تنها راهی که برای تخمین جرم یک ستاره در دست داریم آن است که حرکت جسم دیگری را که بر گرد آن دوران میکند مورد مطالعه قرار دهیم. ولی فاصله عظیمی که ما را از ستارگان جدا میکند، مانع آن است که بتوانیم سیارات متعلق به همه آنها را ببینیم و حرکت آنها را مورد مطالعه قرار دهیم. عده زیادی ستاره موجود است که جفت جفت زندگی میکنند و آنها را منظومههای مزدوج یا دو ستارهای مینامند. در چنین حالات بایستی حرکت نسبی هر یک از دو ستاره مزدوج مستقیما مطالعه شود، تا از روی دوره گردش آنها جرم نسبی هر یک بدست آید. در حضور ارتباط میان جرم و نورانیت ستارگان ، نخستین بار بوسیله سرآرتورادینگتون اظهار شد که نورانیت ستارهها تابع معینی از جرم آنها است، و این نورانیت با زیاد شدن جرم به سرعت ترقی میکند.
برای هر ستارهای سه منبع انرژی را میتوان نام برد که عبارتند از:
میتوان فرض کرد که خورشید یا ستارگان در حال تراکم تدریجی هستند و بدین وسیله انرژی پتانسیل گرانشی خود را بصورت انرژی الکترومغناطیسی به محیط اطراف تابش میکنند.
میتوان فرض کرد که ستارگان و خورشید اجرام بسیار داغ آفریده شدهاند و با تابش خود به محیط اطراف در حال سرد شدن هستند.
می توان فرض کرد که در ستارگان هستههای سبکتر همجوشی کرده و انرژی آزاد شده در این همجوشی منبع انرژی ستارگان را تأمین میکند، یا میتوان فرض کرد که در ستارگان هستههای سنگینتر از طریق واپاشی به هستههای سبکتر تبدیل شده و انرژی آزاد شده از این واپاشیها انرژی ستارگان را تأمین میکند.
سه طریق برای مرگ ستارگان وجود دارد. ستارگانی که جرم آنها کمتر از 1.4 برابر جرم خورشید است. این ستارگان در نهایت به کوتولههای سفید تبدیل میشوند. ستارگانی که جرم آنها بیشتر از 1.4 برابر جرم خورشید است، در نهایت به ستارگان نوترونی و به سیاه چالهها تبدیل خواهند شد. دیر یا زود سوخت هسته ای ستارگان به پایان رسیده و در این صورت ستاره با تراکم خود انرژی گرانشی غالب آمده و این تراکم (رمبش) تا تبدیل شدن الکترونهای آزاد ستاره به الکترونهای دژنره ادامه پیدا میکند، که در این صورت ستاره به یک ستاره کوتوله سفید تبدیل شده است. برخی از ستارگان از طریق انفجارهای ابرنواختری به ستارگان نوترونی تبدیل میشوند. ستارگانی که بیشتر از 1.4 و کمتر از سه برابر جرم خورشید دارند، به ستاره نوترونی تبدیل شده و آنهایی بیشتر از سه برابر جرم خورشید دارند، عاقبت به سیاه چاله تبدیل میشوند. سیاه چاله آخرین مرحله مرگ ستاره میباشد.
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هواشناسی و اختر فیزیک
اندازه ابر ماژلانی بزرگ ، تقریبا یک چهارم اندازه کهکشان راه شیری است و حتی میتوان آنرا قمر کهکشان راه شیری است و حتی میتوان آنرا قمر کهکشان راه شیری به حساب آورد. |
چنانچه در کهکشان ام100 مشاهده میشود، ستارهها و ابرهای گازی بطور مارپیچ از بازویی به بازوی دیگر در حرکت هستند. این عامل سبب تشکیل ستارههای جدید در ابرهای گازی آبی رنگ میشود. |
برخی کهکشانهای مارپیچی دارای چندین بازو هستند، ولی یک کهکشان مارپیچی میلهای مانند این که در تصویر میبینید (ان.جی.سی 1313) ، فقط دو بازو دارد. |
تقریبآ تمام ستارههای کهکشانهای بیضوی مانند ان.جی.سی 1399 که در تصویر می بینید دارای طول عمری بیش از 10 میلیارد سال هستند. |
این تصویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده نمایانگر ناحیه مرکزی کهکشان فعال ان.جی.سی 1069 میباشد. |
در این تصویر که رنگهایش ساختگی هستند، یک دنباله کشندی دو کهکشان را به هم وصل کرده شکل یک قارچ چتری را بوجود میآورد. |
مقدمه
کهکشان به مجموعه ستارگان ، گاز و غبار گفته می شود که با نیروی جاذبه کنار هم نگاه داشته شدهاند. کوچکترین کهکشانها دارای عرضی برابر با چند صد سال نوری ، شامل حدود 100000 میلیارد سال ستاره هستند. بزرگترین کهکشانها تا 3 میلیون سال نوری عرض دارند و شامل بیش از 1000 میلیارد ستاره هستند.
اشکال کهکشانها بر اساس شیوهای طبقه بندی میشود که طبق شیوه طبقه بندی ستاره شناس آمریکایی ، ادوین هابل (1953- 1986) ، شکل یافته است. در مورد تکامل کهکشانها اطلاعات قطعی کمی در دست است. تنها مطلب مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به شکل تودهای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند.
کهکشانهای نامنظم هیچ شکل یا ساختار منظمی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشانهای دیگر هستند و بیشتر ستارههای موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان میباشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشانهای نا منظم در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستارهها در آنها شکل میگیرند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشانها بایستی متراکم شوند تا ستارههای جدیدی بوجود آورند. حدود 5% از هزار کهکشان درخشان را کهکشانهای نا منظم تشکیل میدهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشانهای شناخته شده نیز کهکشانهای نامنظم هستند.
کهکشانهای مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در اطراف بر آمدگی مرکزی یا هسته ، قرصی ایجاد میکنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه میشود. جوانترین ستارههای کهکشانهای مارپیچی در بازوهای کم توده یافت میشوند و ستارههای کهن اکثرا در هسته متراکم قرار دارند. کهنترین ستارهها در هالههای کروی پراکنده قرار دارند و اطراف قرص کهکشانی را فرا گرفتهاند. بازوهای مذکور همچنین دارای غبار و گاز فراوانی هستند که منجر به تشکیل ستارههای جدید میشود.
یک کهکشان مارپیچی میلهای دارای یک هسته برآمدگی مرکزی کشیده شده و میلهای شکل است. همزمان با چرخش هسته اینطور به نظر میرسد که در هر سوی هسته یک بازو نیز میچرخد. برخی ستاره شناسان عقیده دارند کهکشان راه شیری نیز یک کهکشان مارپیچی میلهای است. شکل کهکشانهای مارپیچی و کهکشانهای مارپیچی میلهای متغیر است.
از کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی بزرگ با بازوهای نه چندان بهم پیوسته تا کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی کوچک و بازوهای آزاد. گر چه کهکشانهای مارپیچی و مارپیچی میلهای پیش از این به عنوان دو نوع کهکشان متفاوت طبقه بندی میشدند، ولی امروزه ستاره شناسان آنها را مشابه میدانند.
کهکشانهای بیضوی از نظر شکل ، از شکل بیضیگون (شبیه توپ فوتبال امریکایی) تا شکل کروی متغیر هستند و اشکالی ما بین این دو نیز یافت میشوند. بر خلاف کهکشانهای دیگر که نوری آبی از ستارههای فروزان و کم عمر منعکس میکنند، کهکشانهای بیضوی زرد رنگ بنظر میرسند. علت این امر توقف شکل گیری ستارگان در این کهکشانها میباشد که در نتیجه تقریبا تمام نور آنها از ستارههای غول سرخ که دارای طول عمر زیادی هستند تأمین میشود.
از تمام کهکشانها میزان معینی تشعشع الکترومغناطیسی ساطع میشود. برخی کهکشانها ، به طرز غیر عادی ، مقادیر زیادی تشعشع تابش میکنند. این کهکشانها ، کهکشانهای فعال نامیده میشوند. انرزی آنها از منبعی با جرم بسیار زیاد اما به هم فشرده که در مرکز کهکشان فعال قرار دارد تأمین میشود.
انرژی اغلب بصورت اشعه ایکس ، موج رادیویی و همچنین نور است و میزان انرژی آزاد شده به قدری زیاد است که نمیتوان تصور کرد ستارهها آنرا بوجود آورده باشند. ستاره شناسان بر این عقیده اند که تنها جسمی که قادر است این مقدار انرژی را ازاد کند یک حفره سیاه فوق العاده پر جرم است. بنابر این، علت اینکه برخی کهکشانها از جمله کهکشان خودمان انرژی نسبتا کمی آزاد میکنند این است که حفره سیاه مرکزی کوچکی را در میان گرفتهاند.
بنظر میرسد که کوازارها (شبه ستارهها) هسته فعال کهکشانهای دور دست باشند. آنها درخشانترین ، سریعترین و دورترین اجرام شناخته شده در جهان هستند. کوازارها همانند ستارگان از سطح زمین به مثابه یک نقطه نورانی خیلی ریز دیده میشوند. اگر چه کوازارها فقط به اندازه منظومه شمسی هستند، نور برخی از آنها مسافتی در حدود 10 میلیارد سال نوری را طی می کند تا به ما برسد. ما برای اینکه بتوانیم چنین اجرام دوری را شناسایی کنیم نیاز به تابش زیاد نور آنها داریم. تشعشع انرژی بعضی از کوازارها حدود 100 برابر تشعشع کهکشانهای عظیم است.
با گسترش جهان کوازارها که در لبه خارجی آن قرار دارند بسرعت از زمین فاصله میگیرند. دورترین کوازارهایی که قابل رویت حدود 12 میلیارد سال نوری در جهت انتهای قابل مشاهده جهان قرار دارند. بخاطر زمان زیادی که طول میکشد تا نور کوازارها به زمین برسد، این کهکشانها ستاره شناسان را قادر میسازند تا جهان را در اولین مراحل شکل گیری ، مورد مطالعه قرار دهند. کوازارها فوق العاده درخشان و در عین حال بسیار مهم فشرده میباشند. در مقایسه با گستره کهکشان راه شیری که 100000 سال نوری میباشد، کوازارها قطری معادل چند روز یا هفته نوری را تشکیل میدهند.
تمامی کهکشانها ، موج رادیویی ، نور قابل رویت و انواع تشعشع از خودشان تولید مینمایند. انرژی رادیویی یک کهکشان رادیویی خیلی متراکمتر از انرژی کهکشانهای معمولی است. این انرژی از دو قطعه خیلی بزرگ ، یا ابرهای عظیم الجثه متشکل از ذرات در حال دور روشن از کهکشانها تشتشع مییابند.
این ابرهای عظیم از فورانهای گازی که از مرکز کهکشان با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور خارج میشوند، در آسمان شکل میگیرند. به نظر میرسد که فوران این انرژی عظیم توسط یک حلقه پیوستگی صورت میگیرد که یک حفره سیاه خیلی متراکم را در بر میگیرد و در مرکز کهکشان واقع است. از هر یک میلیون کهکشان فقط یکی از آنها یک کهکشان رادیویی است.
بیشتر کهکشانها از کهکشانهای همسایه خود صد هزار سال نوری فاصله دارند. به هر حال، بعضی از کهکشانها تا اندازهای به یکدیگر نزدیک میشوند که نیروی جاذبه دو طرفه آنها اشیاء موجود در کهکشانها دیگر را به اطراف خود میکشد و این امر باعث بوجود آمدن تودههایی به نام دنبالههای کشندی میگردد، که این دنبالهها مانند پلی کهکشانها را به یکدیگر وصل مینمایند. نزدیکی بیش از حد کهکشانها ممکن است، توأم با تصادم آنها گردیده و به دنبال این عمل یک تغییر شکل بنیادی در شکل ظاهری آنها صورت پذیرد.
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هواشناسی و اختر فیزیک
حفرههای سیاه جذابترین و اسرار آمیزترین اشیاء آسمانی هستند. مهمترین یافتههای اختر شناسی سالهای 1960 تپ اخترها و اختر نماها هستند. تپ اخترها منابع رادیویی و (حداقل در یک مورد) منبع نوری تپنده منظم هستند. اختر نماها منابع نوری و رادیویی بسیار شدیدی هستند که ظاهراً از زمین فاصله زیادی دارند. کشف تپ اخترها و اخترنماها بیشتر در نتیجه پیشرفتهای اختر شناسی رادیویی تحقق یافت که در سالهای 1970منجر به جستجوی طبقه تازهای از اشیاء آسمانی شد که عجیبترین پدیدههای فیزیکی در جهانند.
سرعت گازهایی که بسوی حفره سیاه سرازیرند به سرعت نور میرسد، آنها بر اثر اصطکاک گرم میشوند، اشعههای ایکس قابل مشاهده ساطع کنند. |
این پدیدهها ، حفرههای سیاه نامیده میشوند. آنها را از اینرو به این نام خواندهاند که بینورند و چون یک جارو برقی اختری ، ماده و انرژی را از فضا میمکند. اختر فیزیکدانان ، حفرههای سیاه را که بسیار کوچکند، آخرین مرحله تاریخ زندگی ستارگان بسیار بزرگ میدانند. دانشمندان ، حفرههای سیاه را که بر اثر نیروی گرانش خودشان فرو میپاشند، از تئوری نسبیت عمومی آلبرت انیشتین استنتاج کردهاند. تئوری انیشتین در نظریه جاذبه (گرانش) نیوتون کاملاً تجدید نظر کرده است.
اگر یک حفره سیاه در فضای خارجی کشف شود. این رویدادها برای فیزیک و اختر شناسی با اهمیت خواهد بود. فیزیک کلاسیک نمیتواند حفره سیاه را تبیین کند. اگر یک حفره سیاه وجود داشته باشد، نسبیت عمومی بطور واقعی مورد تأیید قرار خواهند گرفت.
بر سر ستاره در حال احتضاری که بیش از دو برابر خورشید است چه میآید؟ حتی نیروی قوی نیز نمیتواند سرعت فرو پاشی درونی آن را متوقف سازد. و این ستاره کاملاً فرو میپاشد و از مرحله ستاره نوترونی فراتر رفته و حتی به یک شی کوچکتر و چگالتر یعنی حفره سیاه تبدیل میشود.
فرو پاشی کامل یه معنای آن نیست که حفره سیاه از روی صفحه جهان محو میشود. همانطور که بوسیله انیشتین توصیف شده است ساختار فضا - زمان فرو پاشی بی پایان را منتفی میکند و بجای آن یک انحنای غیر مادی ، نامرئی و واقعی فضا را بوجود میآورد. یک حفره سیاه را میتوان به مرد نامرئی سنگین وزنی تشبیه کرد که روی یک نیمکت نشسته است. او دیده نمیشود ولی وزن او در نیمکت فرو رفتگی ایجاد میکند.
حفره سیاه برای فیزیکدانان نظری چیز تازهای نیست. در سال 1939 ج. اوپنهایمر و هارتلند و اس. اشنایدر برای نخستین بار حفرههای سیاه را به عنوان نتیجهای از نسبیت عمومی پیشنهاد کردند، ولی در آن زمان برای تشخیص آنها هیچ راه معلومی وجود ندارد.
اما با پیشرفت اخیر اختر شناسی رادیویی و کشف علائم رادیویی توضیح ناپذیر از اعماق فضا ، حفرههای سیاه به صورت موضوع بسیار مهم اختر شناسی درآمدهاند. دانشمندان معتقدند که این اشیاء نظری پدیدههای با انرژی فوق العاده چون اختر نماها و تپ اخترها میتوانند نقشی داشته باشند. حفرههای سیاه و ستارگان نوترونی تنها اشیاء شناخته شده در فیزیک هستند که برای انجام مشاهدههای اختر شناختی روی چنان فرستندههای بسیار نیرومند تشعشع ، به اندازه کافی فشرده و پر جرمند.
خواص حفرههای سیاه
فیزیکدانان به مدد تجهیزات کوچک ، توصیف نسبتاً جامعی از حفرههای سیاه بدست دادهاند. به عقیده دکتر جان ویلر و دکتر رئو روفینی از دانشگاه پرینستون حفرههای سیاه اندازه و شکلی به مفهوم قراردادی آن ندارند اما آنها در محدوده یک قطر 15 کیلومتری عمل میکنند. حفرههای سیاه جرمهای متفاوتی بین جرم خورشید و صد میلیون برابر جرم خورشید دارند. حفرههای سیاه مثل گرداب عمل میکنند.
هر جرم با انرژی سرگردانی که به یک حفره سیاه نزدیک شود (در داخل فاصله معینی که افق آن خوانده میشود) بطور مقاومت ناپدیری به درون گرداب ، که همان حفره سیاه است کشیده میشود. نیروهای کشندی شدید درون حفرههای سیاه ماده را در یک سمت میکشد و منبسط میکند و در سمت دیگر میفشرد و خرد میکند و خرد میکند تا آنکه آن ماده به کلی تجزیه و جزء فضای خمیده و حفره سیاه شود.
خواص دیگر حفرههای سیاه از این هم عجیبتر است. زمان و مکان خصوصیات خود را در درون ستاره کاملاً فرو پاشیده رد و بدل میکنند. هر شیء در شرایط عادی اندازه خود را نگه میدارد ولی نمیتواند از عمر فیزیکی بگریزد. در درون حفره سیاه بر اشیاء عمری نمیگذرد، ولی مداوماً کوچکتر میشوند. مشاهدهگران حفره سیاه از فاصله مطمئن و ایمنی نمیتوانند واقعاً آن را ببیند، زیرا نور مانند شکلهای دیگر انرژی ، تحت تأثیر مکش حفره سیاه است.
همچنانکه نور به درون آن کشیده میشود، بطور بیپایانی به انتهای قرمز طیف رنگها تغییر مکان میدهد و حفره سیاه را سیاه و بنابراین نامرئی میکند. اگر حفرههای سیاه اندکی مرئی بودند، مشاهده گران ، این ستارگان را درست آنگونه که پیش از فرو پاشی هزاران میلیون سال پیش رخ داده بود. علت آن است که وقتی ستاره به حفره سیاه تبدیل میشود، نسبت به ناظران خارج بیدرنگ گذشت زمان در آن متوقف میشود. به عقیده دکتر ویلر و دکتر روفینی (علائم و اطلاعات مربوط به مرحلههای بعدی فرو پاشی هرگز نمیگریزند، بلکه در فروپاشی خود هندسه (زمانی و مکانی) درگیر میشوند
چند حفره سیاه در جهان وجود دارد؟
به عقیده ای.جی.دابلیو. کامرون از دانشگاه یشیوا ممکن است جهان پر از حفره سیاه باشد. نظریه کیهان شناسی پیش بینی میکند که جهان شامل مقدار مشخصی ماده است. اما اخترشناسان از مشاهدههایشان استنباط کردهاند که تقریباً ماده به اندازه کافی وجود ندارد تا این پیش بینیها را عملی سازد. ماده مشاهده شده به اندازه قابل ملاحظهای کمتر از ماده پیش بینی شده است. دکتر کامرون بر آن است که ماده گمشده ممکن است بوسیله شمار زیادی حفره سیاه بلعیده شده باشد.
تاریخ شیمیایی جهان نشان میدهد که نخستین ستارگانی که تشکیل شدهاند بسیار بزرگ بودهاند و انتظار میرود به حفرههای سیاه تبدیل شوند. با قطعیت نمیتوان گفت که همه ستارگان ناگزیر به حفرههای سیاه مبدل میشوند. دانشمندان نشان دادهاند که ستارگان نامتقارن ستارگانی که تقارن کروی تقریباً کامل ندارند به این سرنوشت دچار میشوند. اما به عقیده وای. ب. زلدوویچ فیزیکدانان شوروی و گروه انگلیسی استون هاوکینگ ، راجر بن روز و روبرت چراک ، عدم تقارن شکلی کوچک ، یک ستاره بزرگ را نجات نخواهند داد.
یک از راههای کشف حفرههای سیاه استفاده از امواج گرانشی است که هنگام فروپاشی گسیل میدارند. هر جرم اختری از حیث شکل نامتقارن تششع ممکن است یک منبع قابل اکتشاف مشخص بوجود آورد. جوزف وبر از دانشگاه مریلند ، پیش کسوت رشته تشعشع گرانشی ، رویدادهای زیادی را کشف کرده است که حاکی از ویرانی وسیع ماده در جهان ، از راه فرو پاشی گرانشی است. کار افزار و عبارت است از آنتنهای آلومینیومی ، ابزاری که بوسیله سیمهایی در داخل اتاقهای حفاظ داری آویزانند. این کار افزار و قادر به کشف حفره سیاه است، اما متأسفانه این کار را نمیتواند به دقت انجام دهد.
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هواشناسی و اختر فیزیک
مقدمه
در سال 1971 یک دانشمند انگلیسی به نام استفن هاوکینگ عنوان کرد که این واقعه بوجود آمدن سیاهچالهها هنگامی که جهان نخستین انفجار بزرگ خود را آغاز کرد اتفاق افتاده است. هنگامی که تمامی مواد تشکیل دهنده جهان منفجر شد، مقداری از این مواد آن چنان به هم فشرده شدند که تبدیل به سیاهچاله گشتند. وزن برخی از این سیاهچالهها ممکن است به اندازه وزن یک سیاره کوچک و یا از آن کمتر باشد و وی آنها را سیاهچاله کوچک نامید.
انواع سیاهچاله
اگر ستاره شناسان بتوانند نوع پرتوهایی که هاوکینگ پیش بینی کرده است، شناسایی کنند، مدرک خوبی برای تأیید تشکیل و وجود سیاهچاله بدست خواهد آمد. اما تاکنون پرتوهای پیش بینی شده کشف نشدهاند. با اینحال هر لحظه ممکن است این پرتوها شناسایی شوند. دلیل تابش اشعه ایکس از حفره سیاه این است که جرمی که توسط طوفانهای ستارهای خود ستاره ، از سطح آن میگریزند، در فاصله مناسبی که به حفره سیاه رسیدند، توسط حفره شکار میشوند و در مداری به دور حفره شروع به چرخش کرده و به این ترتیب شکل یک دیسک عظیم را تشکیل میدهند.
با توجه به این نکته که لایههای داخلیتر دیسک سریعتر از لایههای خارجی میچرخند، در اثر اصطکاک لایههای مختلف دیسک گرم شده و شروع به تابش اشعه ایکس میکنند. به این دیسک ، دیسک تجمعی گفته میشود. این حالت برای اولین بار در ستاره دوتایی (دجاجه1-X) مشاهده شده است. احتمالا قطر خود حفره سیاه (قطر افق حادثه) 30 کیلومتر است و برای تمامی ستاره دوتایی سیاهچاله ساختمان به همین شکل است.
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هواشناسی و اختر فیزیک