سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، بنده ای را که دهان خود را می گشاید و می گوید : «بارالها ! به من روزی بده» ؛ ولی دست از طلبِ روزی می کشد، دشمن می دارد . [.امام علی علیه السلام]
وبلاگ تخصصی فیزیک
پیوندها
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
* مطالب علمی *
ایساتیس
آقاشیر
.: شهر عشق :.
جملات زیبا
تعقل و تفکر
دکتر رحمت سخنی
بیگانه ، دختری در میان مردمان
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
اس ام اس عاشقانه
خاطرات خاشعات
اس ام اس سرکاری اس ام اس خنده دار و اس ام اس طنز
وسوسه عقل
پرهیزکار عاشق است !
فروش و تعمیر موبایل در استان یزد
آموزش
وبلاگ تخصصی کامپیوتر
هک و ترفند
فروش و تعمیر موبایل در استان یزد
انجمن فیزیک پژوهش سرای بشرویه
عاشقان خدا فراری و گریزان به سوی عشق و حق®
وبلاگ عشق و محبت ( اقا افشین)
باید زیست
دست نوشته های دو میوه خوشمزه
در دل نهفته ها
روزگاران(حتما یه سری بهش بزن ضرر نمی کنی)
فقط برای ادد لیستم...سند تو ال
تجربه های مدیریت
سولات تخصصی امتحان دکترا دانشگاه آزاد
سولات تخصصی امتحان دکترا دانشگاه آزاد
ارزانترین و بزرگترین مرکز سوالات آزمون دکترا
عکس و اس ام اس عشقولانه
دانلود نرم افزار های روز دنیا
شاهرخ
مکانیک هوافضا اخترفیزیک
مکانیک ، هوافضا ،اخترفیزیک
وبلاگ تخصصی فیزیک و اختر فیزیک
وبلاگ تخصصی فیزیک جامدات
همه با هم برای از بین نرفتن فرهنگ ایرانی
انتخاب
فیزیک و واقعیت
ترجمه متون کوتاه انگلیسی
دنیای بیکران فیزیک
آهنگ وبلاگ

نگاه اجمالی

تنها نمونه حیاتی که ما در جهان با آن آشنا هستیم ، حیات روی کره زمین می‌باشد. کره زمین ، سیاره‌ای است مسکونی که حول خورشید می‌چرخد. علاوه بر زمین ، سیارات دیگری نیز در منظومه شمسی ، حول خورشید می چرخند.


  • آیا امکان وجود حیات در این سیاره ها وجود دارد؟
  • آیا گیاهان و حیواناتی در این سیارات زندگی می کنند؟
  • شاید حیات در این سیارات در مراحل ابتدایی باشد و مانند حیات زمین هنوز تکامل نیافته باشد.




 

img/daneshnameh_up/1/1e/globe-cloudsGoddard.jpg


 

حیات بر روی کره زمین

حدود 3.8 میلیارد سال پیش حیات در روی زمین ظاهر شد. حیات زمینی از راه اجتماع تدریجی مولکولهای ارگانیک در آب آغاز شد. این مولکولها مجموعه‌ای از اتمها هستند که عمدتا به دور ساختمانی از اتمهای کربن تشکیل شده‌اند. ساختمان شیمیایی کربن به گونه‌ای است که می‌تواند با اتمهای دیگر چهار پیوند تشکیل دهد و ترکیبات متنوعی ایجاد کند. این امر مبنای تنوع وسیع حیات آلی را بوجود می‌آورد.

حیات در ماه و عطارد

ماه و عطارد فاقد اتمسفر هستند. آنها آنقدر بزرگ نیستند که پوشش گازی را حفظ کنند. آنها به هنگام ولادت دارای مقادیر گاز محلول در صخره‌های داغ بودند. این گاز بر اثر وقوع آتشفشانهای متعدد آزاد و به درون فضا فرستاده شد و زمین عریان زیر خود را بدون حفاظ بر جای گذاشت. صخره‌ها زیر بمباران مداوم ذرات در هم شکستند و به مرور زمان لایه‌ای از ذرات غبار نازک انباشته شد. عطارد و ماه خشک و بیابانی هستند و وجود حیات در آنها غیر ممکن می‌باشد.

حیات در زهره

اتمسفر زهره بسیار متراکم است. لذا این سیاره هم نمی‌تواند شرایط مناسبتری برای حیات فراهم آورد. توده اتمسفری دی اکسید کربن ، در سراسر این سیاره نوعی تأثیر گلخانه‌ای پدید می‌آورد. این وضعیت انرژی خورشیدی را به دام می‌اندازد و سطح این سیاره را تا حدود 500 درجه سانتیگراد گرم می‌کند، هیچگونه مایعی وجود ندارد. در چنین شرایط و درجه حرارت بالایی امکان شکل گیری پیوند مولکولی وجود نخواهد داشت. پس زهره هم از لیست سیارات دارای حیات خارج می‌شود.

آب در مریخ

  • مورد مریخ بسیار جالب است. این سیاره هر دو سال یکبار ناپدید می‌شود و پس از مدتی مانند توپی سرخ دوباره نمایان می‌شود. پس از مطالعات کپرنیک در اواخر قرن 15 میلادی و مشاهدات گالیله در آغاز قرن 17 ، مریخ به عنوان جهانی نو شناخته شد. کپرنیک ثابت کرد که این سیاره مانند زمین به دور خورشید می‌چرخد و گالیله دریافت که مریخ کره‌ای است مانند کره ما.

  • در قرن نوزدهم مردم به راحتی درباره مریخی‌ها و آبراهه‌های بزرگ آنها صحبت می‌کردند. جذاب بودن مریخ و اینکه آیا مسکونی بوده یا خیر ، هنگامی که از عدسیهای نورشکن استفاده شد، قوت گرفت. در آن زمان معلوم شد که مریخ کره‌ای است به اندازه نصف زمین ، با سالی دو برابر طول سال زمینی. روزهایی تقریبا 24 ساعته و چهار فصل مشابه فصلهای ما.

  • «ژانسن» یکی از پیشتازان طیف نمایی جو سیارگان ، برای اولین بار امکان وجود آب ، عامل اصلی حیات در مریخ را مطرح ساخت. اگر به واقع مریخ در ابتدای تاریخ خود پوشیده از آب بوده است، دلیل کافی وجود خواهد داشت که حیات به شکل ابتدایی در آنجا وجود داشته است. مسیری که حیات در مریخ گذرانده است، احتمالا از آنچه در زمین اتفاق افتاده ، تفاوت داشته است.




 

تصویر


 

حیات در مریخ

  • شباهتهای مریخ و زمین و امکان وجود آب در آن ، فرضیه حیات در مریخ را قوت بخشید و دانشمندان را بر آن داشت تا سفینه های وایکینگ مجهز به آزمایشگاههای شیمیایی را به مریخ بفرستند. گزارشهای وایکینگ نشان می‌داد که سنگپوش سطح مریخ دارای ترکیبات اکسید کننده است و ترکیبات آلی ندارد. نتیجه اینکه در کویر مریخ هیچگونه حیات ارگانیکی نباید وجود داشته باشد.

  • چشم انداز پیرامون مریخ نشینان وایکینگ ، سرد ، متروک و خشک بود و جو آن نازک ، پرباد ، آزار دهنده و خفقان آور بود. در طی چهار سال زمینی دماهای متغیری بین 30- تا 90- درجه سانتیگراد و فشارهایی بین 700 و 1000 پاسکال از مریخ گزارش شد. جو مریخ شامل 95 درصد اکسید کربن ، 3 درصد نیتروژن و تنها 1 درصد اکسیژن می‌باشد. این شرایط برای هرگونه حیاتی نامناسب است.

  • با این همه علاقمندان حیات به مریخ به این عقیده‌اند که حیات در این سیاره حدود 4 میلیارد سال پیش ظاهر شده است و متعاقب آن در 3.8 میلیارد سال پیش از بین رفته است. آنها معتقدند که در مریخ باید به دنبال هر نوع حیاتی باشیم: میکروفسیلها ، مواد سلولی ، ترکیبات آلی تغییر شکل یافته و مواد زیستی که از ترکیبات معدنی یا غیر آلی بارور شده‌اند.

حیات در تایتان

تاتیان بزرگترین قمر کیوان و تنها قمر منظومه شمسی است که دارای اتمسفر می‌باشد. جو تایتان شامل نیتروژن و متان است. در تایتان ، سیانید هیدروژن یعنی مبنای ترکیبات شیمیایی زمین و همچنین بسیاری ترکیبات آلی دیگر یافت شده است. اگر چه تایتان دارای آب مایع نیست و دمای آن بسیار پایین است، می‌توانیم انتظار داشته باشیم که اگر حیات در آن وجود ندارد، دست کم ترکیبات پیش زیستی بسیار تکامل یافته در آن پیدا شود. در برخی شهاب سنگها ، دو نوع اسید آمینه وجود دارد. این شهاب سنگها که بقایای سیارات منهدم شده هستند، نشان می‌دهند که سازماندهی ماده در آن سیارات تا ساخته شدن اسیدهای آمینه پیش رفته است.



نوشته شده توسط مهدی 85/1/6:: 1:26 صبح     |     () نظر

مقدمه

امروزه مطالعه ما در مورد منشا حیات ، جستجوی ما در فضا و همچنین علم نجوم ، همه و همه ما را به یک پنداشت فرا زمینی از حیات رهنمون می‌‌کند. موضوعی که تاکنون صرفا در حیطه داستانهای علمی ، تخیلی بوده است. واژه «فرا زمینی» توجه ما را به سوی آثار و فیلمهایی نظیر جنگ کیهان و فیلمهای دیگری از این نوع معطوف می‌‌کند. با شنیدن این واژه غالبا موجودات آرام یا غول دهشتناک که نیروی خارق‌العاده دارند، می‌‌اندیشیم. از همه مهمتر این که به آنها دست کم هوشی در سطح هوش خودمان نسبت می‌‌دهیم.

معمولا هنگامی ‌که موجودات فرا زمینی را به تصویر می‌‌آوریم، فراموش می‌‌کنیم که احتمالا آنها به درجه تمدن و هوش ما نرسیده‌اند. گذشته از کاوشهای فضایی ، که توسط زیست شناسی ، فیزیک و شیمی ‌تاکید می‌‌شود، تنها روش یافتن اشکال پیشرفته حیات که ممکن است در ورای جو زمین حادث شده باشد، آن است که با برداری در جستجوی علامتهایی باشیم که احتمالا موجودات فرا زمینی می‌فرستند. اخترشناسان از پشت تلسکوپهای رادیویی غول‌پیکر و الکترونیکی خود به دنبال این علامتها هستند.



تصویر





 

تاریخچه و سیر تحولی و رشد

نظریه هوش فرا زمینی تاریخی طولانی دارد و به اتم شناسان یونانی و ارسطو در قرن چهارم پیش از میلاد می‌‌رسد. کپرنیک و گالیله در آن تجدید نظر کردند و معلوم شد که بین زمین و پنج سیاره سرگردان (عطارد ، زهره ، مریخ ، مشتری و کیوان) شباهتهایی وجود دارد که از روزگاران قدیم مردم از آنها اطلاع داشتند. این واقعیت در ذهن فلاسفه قرن هیجدهم میلادی کاملا جا افتاده بود. به هر حال در سال 1859 دو اتفاق بسیار مهم روی داد. در آن سال چارلز داروین منشا حیات را منتشر ساخت و گوستاو و کیرشهف از راه طیف نگاری به وجود عناصری در خورشید پی بردند. از آن پس بر همگان آشکار شد که حیات می‌‌تواند از راه تکامل فیزیکی حادث شود و همچنین این که ماده در همه جا یکسان است.



تصویر





 

دلیل توجه اخترشناسان به ستاره‌های دنباله‌دار

دلیل این که زیست اخترشناسانی که به دنبال منشا حیات در زمین و یا در جاهای دیگر کیهان هستند، به ستاره‌های دنباله‌دار اهمیت می‌‌دهند، این است که منشا این ستاره‌ها یک نقش استثنایی به آنها داده است. ستاره‌های دنباله‌دار اجرامی هستند که بطور همزمان دارای عناصر آغازین موثر در تشکیل منظومه شمسی هستند و همچنین اینکه طی میلیاردها سال آنها را به حالت انجماد نگاه داشته‌اند و این واقعیت که ستاره‌های دنباله‌دار تقریبا در دسترس دانشمندان قرار دارند، دلیل دیگری است.

تعداد موجودات فرا زمینی

فرض کنیم در مقابل هر ده کهکشان یک جامعه فرا زمینی وجود داشته باشد، اگر تعداد افراد را در هر جامعه ده میلیارد فرض کنیم، همانطوری که در جامعه بشری خود ما نیز به زودی این عدد حاصل خواهد شد، برای جهان قابل مشاهده عدد صد میلیارد میلیارد موجود فرا زمینی بدست خواهد آمد. صحبت در مورد میلیونها موجود فرا زمینی به این معنا نیست که تنها کار ما را روشن کردن رادیوترانزیستورهای کوچک و گرفتن پیامهای آنهاست، چون بطور متوسط ، ما باید ده هزار کهکشان را کاوش کنیم تا شانس منطقی پیدا کردن یکی از آنها را که مسکونی است، داشته باشیم.

معادله دریک

مساله یافتن موجودات فرا زمینی را فرانک دریک در معادله معروف خود به طریق شایسته‌ای بیان کرده است. معادله بسیار ساده او صرفا به چند عمل ضرب مربوط می‌‌شود. این معادله تعداد تمدنهایی را (تنها در کهکشانها) بدست می‌‌دهد که حیاتی مشابه حیات ما دارند و قادرند با فاصله‌های دور بین ستاره‌ای ارتباط برقرار کنند. این فرمول شامل عوامل کیهانی ، زیستی و فن‌آوری می‌‌شود.

از زمانی که فرمول دریک ارائه شد تاکنون پژوهشگران بیهوده تلاش کردند که برای هر یک از عوامل ارزشهایی معین برقرار کنند. تنها میزان شکل‌گیری ستارگان و نسبت ستارگانی را که به خورشید شباهت دارند را می‌‌توان با عدد تعریف کرد، ولی ما هنوز در مورد وجود سیارات اطلاعات ناچیزی در دست داریم و حتی کمتر از آن درباره تعداد آنهایی که در موقعیت مناسبی قرار گرفته‌اند.



تصویر





 

تأثیرات کشف هوش فرا زمینی بر زمینیان

آشکار است که کشف دنیای جدید توسط کریستف کلمب دیدگاههای مردم دنیای قدیم را به کلی تغییر داد. علی رغم این واقعیت که در دو هزار سال قبل ، بعضی از یونانیان می‌‌دانستند که زمین ، گرد است و کره‌ای به قطر ده هزار کیلومتر در فضا معلق است یا در میان کیهان بی‌حرکت ایستاده است، اما احتمالا دنیای جدید دیگری در ورای اقیانوسهای کیهانی وجود دارد. این چشم اندازی فوق‌العاده است، اما تا هنگامی ‌که در اثر مشاهداتمان اولین علامت را دریافت نکنیم، کاملا به دیدگاهی جهانی از یک کیهان ، درست مانند دیدگاه جهانی از جهان واحدی که کریستف کلمب ترسیم کرد، ایمان نخواهیم آورد.

هر چند کشف سال 1492 افق جدیدی را به روی اروپائیان گشود، ولی این کشف تقریبا منجر به از بین رفتن تمدنهای مردمان دنیای جدید شد. حال جای این سوال است که آیا اگر تمدن دیگری پیدا شود، انسان قادر خواهد بود که در مقابل وسوسه این که بار دیگر کار مشابهی انجام دهد، مقاومت کند و رفتاری معقولانه داشته و به این تمدنهای جدید احترام بگذارد.



نوشته شده توسط مهدی 85/1/6:: 1:16 صبح     |     () نظر

مقدمه

در عرضهای بالای زمین ، آسمان شب ، بصورت درخشانی به شکل متحرک روشن می‌شود که شفق قطبی نامیده می‌شود. آنها شفاف هستند و می‌توان ستاره‌ها را از داخل آنها مشاهده کرد. اغلب نور آنها به قدری می‌درخشد که می‌توان نوشتجات را خواند و رنگ آنها همیشه سبز مایل به زرد نیست. شفق قطبی شمالی و شفق قطبی جنوبی را می‌توان در هر شب روشن مشاهده کرد و شدت نور آنها متغیر بوده و تابع تعدادی پارامتر است. راه شیری توسط یک شفق قطبی روشن ، دیده نمی‌شود.

همچنین آشکار است که شفق قطبی به هنگام روز بوجود می‌آید، بطوری که نور آن همواره در اتمسفر عرضهای بالا انتشار می‌یابد. وجود شفق قطبی چندین قرن است که مورد شناسایی قرار گرفته است. در اوایل تصور می‌شد که شفق قطبی ناشی از بازتاب نور خورشید توسط یخهای فطبی است. نظریه دیگری عبارت از روشن شدن آسمان توسط خدایان بوده است. امروزه نظریه ذرات باردار شتاب‌دار مسئول این پدیده شناخته شده‌اند.



img/daneshnameh_up/c/c0/shafagh1.JPG




شفق قطبی چگونه تشکیل می‌شود؟

نیروهای لورنتس که موجب انحراف مسیر الکترونها در میدان های مغناطیسی می‌شود در بسیاری از پدیده‌های طبیعی تجلی می‌یابند و فقط با یاری گرفتن از این نیروها توضیح آنها ممکن است. یکی از تماشایی‌ترین و با شکوهترین پدیده‌ها از این نوع شفق قطبی است، که مشخصه عرضهای جغرافیایی بالا , نزدیکیهای شمال یا جنوب مدار قطبی است. پدیده شگفت آور و زیبایی که در طول شب قطبی طولانی در آسمان دیده می‌شود.

آسمان تابان می‌شود و نقشهایی با رنگها و شکلهای گوناگون دیده می‌شود. گاهی دارای شکل کمان یکنواخت ، ساکن یا تپنده است و گاهی عبارت است از شمار زیادی پرتو با طول موجهای متفاوت ، که مانند پرده‌ها و نوارها بازی می‌کنند و پیچ و تاب می‌خورند. رنگ تابانی از سبز مایل به زرد به سرخ و بنفش مایل به خاکستری تغییر می‌کند. طبیعت و منشأ شفقهای قطبی زمان درازی به کلی پوشیده مانده بود. تا اینکه به تازگی برای این راز توضیح رضایت بخشی پیدا شد.



img/daneshnameh_up/b/b8/shafagh.jpg




ارتفاع شفقهای قطبی

قبل از همه ، دانشمندان موفق شدند ارتفاعی را که شفقهای قطبی ظاهر می‌شوند، تعیین کنند. به این منظور از یک تابانی از دو نقطه به فاصله چند ده کیلومتر از یکدیگر عکس گرفتند. به کمک چنین عکسهایی ثابت کردند که شفقهای قطبی در ارتفاع 80 تا 100 کیلومتری بالای زمین (بیشتر اوقات در ارتفاع 100 کیلومتر) ظاهر می‌شوند. به این ترتیب دریافتند که شفقهای قطبی تابانی گازهای رقیق موجود در جو زمین هستند، که تا اندازه‌ای به تابانی در لامپ های تخلیه گاز شبیه می‌باشند.

دوره تناوب ظهور شفق های قطبی

رابطه جالب بین شفقهای قطبی و پدیده‌های دیگر روشن است. شفقهای قطبی با دوره‌های متفاوت مشاهده می‌شوند. اختلاف دوره‌های شفق قطبی بعضی اوقات به چندین سال می‌رسد. مشاهدات چندین ساله آشکار ساخته‌اند که دوره‌های زیادی ماکزیمم شفقهای قطبی بطور مرتب در 11.5 سال تکرار می‌شوند . در طول این مدت ، شماره شفقهای قطبی نخست سال به سال کاهش می‌یابد و سپس شروع می‌کند به زیاد شدن تا مقدار آن در 11.5 سال از نو به ماکزیمم می‌رسد.

سایر پدیده‌های زیبای جوی

مشاهده سطح خورشید ، از خیلی پیش ، وجود لکه های تار و نامنظمی را روی قرص آن آشکار ساخته اند که اغلب شکل و جایشان عوض می شود، معلوم شده است که تعداد و مساحت کل این لکه ها از سالی به سال دیگر ، نه به طور کاتوره ای بلکه با همان دوره 11.5 سال , تغییر می کنند . در این فرایند , ماکزیمم لکه های خورشیدی ، یا فعالیت خورشیدی ماکزیمم ، همزمان با شفق قطبی ماکزیمم عارض می شوند و نابودی آنها نیز با هم هماهنگ می باشد.

تعداد توفانهای مغناطیسی به ماکزیمم خود می‌رسد. در سالهای اخیر رابطه مشابهی بین فعالیت خورشیدی (تعداد لکه‌های خورشیدی) و شرایط انتشار امواج رادیویی در لایه‌های بالای جو اثبات شده است. بنابراین مسأله ، علاوه بر معنای نظری محض ، اهمیت عملی نیز پیدا کرده است.

فرضیه بیرکلند در مورد لکه‌های خورشیدی

بیرکلند (B. Birkeland) دانشمند نروژی با مقایسه نتایج اخیر این فرضیه را مطرح کرد که لکه‌های خورشیدی ناحیه‌هایی هستند که آنها باریکه‌های ذرات باردار (الکترونها) به داخل فضای اطراف گسیل می‌شوند. این ذرات با رسیدن به لایه‌های بالای جو زمین ، از طریق برخوردهای الکترون در این لایه‌ها ، مشابه تخلیه گاز در لوله ، گازها را به تابانی وا می‌دارند. این الکترونها همچنین روی میدان مغناطیسی زمین و شرایط انفجار امواج رادیویی مجاور زمین اثر می‌گذارند.

اگر نظریه بیرکلند درست باشد، چرا شفقهای قطبی در عرضهای بالا ، یعنی در نواحی نزدیک به قطبها مشاهده می‌شوند؟ در صورتی که می‌دانیم پرتوهای خورشید تمام سطح زمین را روشن می‌کنند. پاسخ این پرسش را استرمر (Stermer) ، دانشمند نروژی دیگر پیدا کرد. ذرات باردار گسیل شده از خورشید به جو زمین می‌رسند و به درون میدان مغناطیسی آن نفوذ می‌کنند. در آنجا نیروی لورنتس بر آنها اثر می‌کند و آنها را از مسیر اولیه خود منحرف می‌سازد. استرمر محاسبات ریاضی پیچیده‌ای انجام داد و مسیر این الکترونها را در میدان مغناطیسی زمین حساب کرد. او نشان داد که ذرات باردار منحرف شده توسط میدان مغناطیسی زمین ، به یقین فقط به نواحی قطبی کره زمین وارد می‌شوند.

این نظریه که در انحراف ذرات باردار در میدان مغناطیسی زمین نیروی لورنتس را به حساب می‌آورند، با شمار زیادی از نتایج آزمایشگاهی به خوبی همخوانی دارد و در حال حاضر پذیرش همگانی یافته است. هر چند به تازگی برای توضیح کمی تمامی این دیدگاه دشواریهایی بروز کرده است.

 



نوشته شده توسط مهدی 84/12/27:: 12:57 صبح     |     () نظر


img/daneshnameh_up/7/72/Kahkeshanenamonazam.jpg
منظومه کهکشانی بزرگ
اندازه ابر ماژلانی بزرگ ، تقریبا یک چهارم اندازه
کهکشان راه شیری است و حتی می‌توان آنرا قمر
کهکشان راه شیری است و حتی می‌توان
آنرا قمر کهکشان راه شیری به حساب آورد.
img/daneshnameh_up/6/68/Kahkeshanemarpichi.jpg
چرخش در فضا
چنانچه در کهکشان ام100 مشاهده می‌شود، ستاره‌ها
و ابرهای گازی بطور مارپیچ از بازویی به بازوی دیگر در
حرکت هستند. این عامل سبب تشکیل ستاره‌های
جدید در ابرهای گازی آبی رنگ می‌شود.
img/daneshnameh_up/7/7d/Kahkeshanemilehei.jpg
ستاره‌ها در قسمت میله‌ای
برخی کهکشانهای مارپیچی دارای چندین بازو
هستند، ولی یک کهکشان مارپیچی میله‌ای مانند
این که در تصویر می‌بینید (ان.جی.سی 1313) ، فقط دو بازو دارد.
img/daneshnameh_up/0/08/Kahkeshanebeyzavi.jpg
بازماندگان گذشته‌ها
تقریبآ تمام ستاره‌های کهکشانهای بیضوی
مانند ان.جی.سی 1399 که در تصویر می بینید
دارای طول عمری بیش از 10 میلیارد سال هستند.
img/daneshnameh_up/d/d4/Kahkeshanefaal.jpg
آشوب کیهانی
این تصویر که توسط تلسکوپ فضایی هابل تهیه شده
نمایانگر ناحیه مرکزی کهکشان فعال ان.جی.سی
1069 می‌باشد.
img/daneshnameh_up/d/d9/Tasadomekahkeshan.jpg
جفت کهکشانی آی.جی 29 و آی.جی 30
در این تصویر که رنگهایش ساختگی هستند، یک
دنباله کشندی دو کهکشان را به هم وصل کرده
شکل یک قارچ چتری را بوجود می‌آورد.

مقدمه

کهکشان به مجموعه ستارگان ، گاز و غبار گفته می شود که با نیروی جاذبه کنار هم نگاه داشته شده‌اند. کوچکترین کهکشانها دارای عرضی برابر با چند صد سال نوری ، شامل حدود 100000 میلیارد سال ستاره هستند. بزرگترین کهکشانها تا 3 میلیون سال نوری عرض دارند و شامل بیش از 1000 میلیارد ستاره هستند.

اشکال کهکشانها بر اساس شیوه‌ای طبقه بندی می‌شود که طبق شیوه طبقه بندی ستاره شناس آمریکایی ، ادوین هابل (1953- 1986) ، شکل یافته است. در مورد تکامل کهکشانها اطلاعات قطعی کمی در دست است. تنها مطلب مورد اطمینان این است که کهکشانها میلیاردها سال پیش به شکل توده‌ای از ابرهای گازی و غباری بوجود آمدند.

کهکشان بیضوی

کهکشانهای نامنظم هیچ شکل یا ساختار منظمی ندارند، آنها دارای جرم بیشتری از کهکشانهای دیگر هستند و بیشتر ستاره‌های موجود در آنها دارای طول عمر کم و درخشان می‌باشند. با وجود اینکه بسیاری از کهکشانهای نا منظم در بر گیرنده نواحی تابان گازی هستند که ستاره‌ها در آنها شکل می‌گیرند، بیشتر گاز میان ستاره ای کهکشانها بایستی متراکم شوند تا ستاره‌های جدیدی بوجود آورند. حدود 5% از هزار کهکشان درخشان را کهکشانهای نا منظم تشکیل می‌دهند. این در حالی است که یک چهارم کهکشانهای شناخته شده نیز کهکشانهای نامنظم هستند.

کهکشانهای مار پیچی

کهکشانهای مارپیچی دارای بازوهایی هستند که شکلی مارپیچی در اطراف بر آمدگی مرکزی یا هسته ، قرصی ایجاد می‌کنند که چرخش هسته با چرخش بازوهای آن همراه می‌شود. جوانترین ستاره‌های کهکشانهای مارپیچی در بازوهای کم توده یافت می‌شوند و ستاره‌های کهن اکثرا در هسته متراکم قرار دارند. کهنترین ستاره‌ها در هاله‌های کروی پراکنده قرار دارند و اطراف قرص کهکشانی را فرا گرفته‌اند. بازوهای مذکور همچنین دارای غبار و گاز فراوانی هستند که منجر به تشکیل ستاره‌های جدید می‌شود.

کهکشان مارپیچی میله ای

یک کهکشان مارپیچی میله‌ای دارای یک هسته برآمدگی مرکزی کشیده شده و میله‌ای شکل است. همزمان با چرخش هسته اینطور به نظر می‌رسد که در هر سوی هسته یک بازو نیز می‌چرخد. برخی ستاره شناسان عقیده دارند کهکشان راه شیری نیز یک کهکشان مارپیچی میله‌ای است. شکل کهکشانهای مارپیچی و کهکشانهای مارپیچی میله‌ای متغیر است.

از کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی بزرگ با بازوهای نه چندان بهم پیوسته تا کهکشانهای با برآمدگیهای مرکزی کوچک و بازوهای آزاد. گر چه کهکشانهای مارپیچی و مارپیچی میله‌ای پیش از این به عنوان دو نوع کهکشان متفاوت طبقه بندی می‌شدند، ولی امروزه ستاره شناسان آنها را مشابه می‌دانند.

کهکشانهای بیضوی

کهکشانهای بیضوی از نظر شکل ، از شکل بیضی‌گون (شبیه توپ فوتبال امریکایی) تا شکل کروی متغیر هستند و اشکالی ما بین این دو نیز یافت می‌شوند. بر خلاف کهکشانهای دیگر که نوری آبی از ستاره‌های فروزان و کم عمر منعکس می‌کنند، کهکشانهای بیضوی زرد رنگ بنظر می‌رسند. علت این امر توقف شکل گیری ستارگان در این کهکشانها می‌باشد که در نتیجه تقریبا تمام نور آنها از ستاره‌های غول سرخ که دارای طول عمر زیادی هستند تأمین می‌شود.

کهکشانهای فعال و غیر عادی

از تمام کهکشانها میزان معینی تشعشع الکترومغناطیسی ساطع می‌شود. برخی کهکشانها ، به طرز غیر عادی ، مقادیر زیادی تشعشع تابش می‌کنند. این کهکشانها ، کهکشانهای فعال نامیده می‌شوند. انرزی آنها از منبعی با جرم بسیار زیاد اما به هم فشرده که در مرکز کهکشان فعال قرار دارد تأمین می‌شود.

انرژی اغلب بصورت اشعه ایکس ، موج رادیویی و همچنین نور است و میزان انرژی آزاد شده به قدری زیاد است که نمی‌توان تصور کرد ستاره‌ها آنرا بوجود آورده باشند. ستاره شناسان بر این عقیده اند که تنها جسمی که قادر است این مقدار انرژی را ازاد کند یک حفره سیاه فوق العاده پر جرم است. بنابر این، علت اینکه برخی کهکشانها از جمله کهکشان خودمان انرژی نسبتا کمی آزاد می‌کنند این است که حفره سیاه مرکزی کوچکی را در میان گرفته‌اند.

کوازارها

بنظر می‌رسد که کوازارها (شبه ستاره‌ها) هسته فعال کهکشانهای دور دست باشند. آنها درخشانترین ، سریعترین و دورترین اجرام شناخته شده در جهان هستند. کوازارها همانند ستارگان از سطح زمین به مثابه یک نقطه نورانی خیلی ریز دیده می‌شوند. اگر چه کوازارها فقط به اندازه منظومه شمسی هستند، نور برخی از آنها مسافتی در حدود 10 میلیارد سال نوری را طی می کند تا به ما برسد. ما برای اینکه بتوانیم چنین اجرام دوری را شناسایی کنیم نیاز به تابش زیاد نور آنها داریم. تشعشع انرژی بعضی از کوازارها حدود 100 برابر تشعشع کهکشانهای عظیم است.

با گسترش جهان کوازارها که در لبه خارجی آن قرار دارند بسرعت از زمین فاصله می‌گیرند. دورترین کوازارهایی که قابل رویت حدود 12 میلیارد سال نوری در جهت انتهای قابل مشاهده جهان قرار دارند. بخاطر زمان زیادی که طول می‌کشد تا نور کوازارها به زمین برسد، این کهکشانها ستاره شناسان را قادر می‌سازند تا جهان را در اولین مراحل شکل گیری ، مورد مطالعه قرار دهند. کوازارها فوق العاده درخشان و در عین حال بسیار مهم فشرده می‌باشند. در مقایسه با گستره کهکشان راه شیری که 100000 سال نوری می‌باشد، کوازارها قطری معادل چند روز یا هفته نوری را تشکیل می‌دهند.

کهکشانهای رادیویی

تمامی کهکشانها ، موج رادیویی ، نور قابل رویت و انواع تشعشع از خودشان تولید می‌نمایند. انرژی رادیویی یک کهکشان رادیویی خیلی متراکمتر از انرژی کهکشانهای معمولی است. این انرژی از دو قطعه خیلی بزرگ ، یا ابرهای عظیم الجثه متشکل از ذرات در حال دور روشن از کهکشانها تشتشع می‌یابند.

این ابرهای عظیم از فورانهای گازی که از مرکز کهکشان با سرعتی معادل یک پنجم سرعت نور خارج می‌شوند، در آسمان شکل می‌گیرند. به نظر می‌رسد که فوران این انرژی عظیم توسط یک حلقه پیوستگی صورت می‌گیرد که یک حفره سیاه خیلی متراکم را در بر می‌گیرد و در مرکز کهکشان واقع است. از هر یک میلیون کهکشان فقط یکی از آنها یک کهکشان رادیویی است.

تصادم کهکشانها

بیشتر کهکشانها از کهکشانهای همسایه خود صد هزار سال نوری فاصله دارند. به هر حال، بعضی از کهکشانها تا اندازه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌شوند که نیروی جاذبه دو طرفه آنها اشیاء موجود در کهکشانها دیگر را به اطراف خود می‌کشد و این امر باعث بوجود آمدن توده‌هایی به نام دنباله‌های کشندی می‌گردد، که این دنباله‌ها مانند پلی کهکشانها را به یکدیگر وصل می‌نمایند. نزدیکی بیش از حد کهکشانها ممکن است، توأم با تصادم آنها گردیده و به دنبال این عمل یک تغییر شکل بنیادی در شکل ظاهری آنها صورت پذیرد.


نوشته شده توسط مهدی 84/12/23:: 10:57 صبح     |     () نظر

دید کلی

زمین کره‌ای است که روی آن زندگی می‌کنیم. بنا به باورهای دینی از خاک آن آفریده شده‌ایم و روزی دوباره به خاک آن باز می‌گردیم. این کره خاکی یکی از نه سیاره منظومه شمسی است که مانند سایر سیارات در مداری به دور خورشید می‌گردد. زمین سیاره‌ای منحصر بفرد در منظومه شمسی است که در آن آب و اکسیژن و نیتروژن که برای حیات ضروری‌اند، وجود دارد.

img/daneshnameh_up/5/55/EARTH004.GIF





 

تاریخچه زمین

زمین در بدو پیدایش بصورت کره‌ای از مواد داغ و نیمه مذاب بود. بتدریج عناصر سنگینتر ته‌نشین شده و هسته فلزی را بوجود آوردند و در عین حال عناصر سبکتر به سطوح فوقانی آمده و جبه و پوسته را تشکیل دادند. پس از گذشت چند میلیارد سال ، زمین سرد شد، سطح زمین جامد گشت ، جو زمین شکل گرفت و اقیانوس بوجود آمدند. تکامل زمین هنوز هم ادامه دارد: پوسته زمین توسط فورانهای آتشفشانی در کف اقیانوسها نوسازی شده ، دائما بر اثر زمین لرزه‌ها و حرکتهای قاره‌ای در حال تغییر و تحول است. تناسب گازهای مختلف در جو زمین نیز بر اثر دخالتهای انسان به آرامی در حال تغییر است.

حرکت زمین به شکل یک پوسته سنگی متشکل از 12 صفحه مجزاست. هر یک از قاره‌ها روی یک یا چند صفحه قرار گرفته‌اند. این صفحات با سرعتی شبیه به سرعت رشد ناخنهای انسان در حال حرکت هستند. صفحه‌های جامد ، روی سنگهای نیمه مذاب به حالت شناور هستند که خود این سنگهای نیمه مذاب توسط جریانهای داغی که از هسته فلزی زمین فوران می‌کنند، تکان خورده و باعث حرکت صفحه‌ها در سطح زمین می‌شوند.

img/daneshnameh_up/2/2b/EARTH001.GIF





 

چهره متغیر زمین

250 میلیون سال پیش ، سه تکه بزرگ خشکی بهم نزدیک شدند و یک خشکی بزرگ بنام پانجیا را بوجود آوردند. بعد از مدتی دریای تتیس این خشکی عظیم را به دو قسمت لوراسیا و گندوانلند تقسیم کرد. 120 میلیون سال پیش اوراسیا از هم شکافت و آمریکای شمالی از اروپا جدا شد. گنوانلند نیز شکافته شد و در نتیجه هندوستان به سمت جنوب آسیا حرکت کرد. قاره‌ها همچنان به حرکت خود ادامه داده و به این شکل کنونی که می‌بینیم در آمدند. ظرف چند میلیون سال آینده قاره آمریکا به حرکت خود در سمت غرب ادامه داده و قاره آفریقا به اروپا و آسیا ملحق خواهد شد.

حیات در زمین

اولین موجودات زنده حدود 3.8 میلیارد سال پیش و اولین دایناسورها حدود 150 میلیون سال پیش در زمین ظاهر شدند. حدود 65 میلیون سال پیش نسل داینوسورها از بین رفت(انقراض دایناسورها). یکی از عوامل انقراض داینوسورها برخورد یک شهاب سنگ به زمین و پر شدن جو زمین از غبار بود. در چنین شرایطی نور و گرما به زمین نرسیده و یک دوره کوتاه یخبندان باعث مرگ داینوسورها بر اثر سرما و گرسنگی شده است. اگر همه تاریخچه زمین را در 24 ساعت خلاصه کنیم، نخستین انسانها در 2 ثانیه مانده به نیمه شب ظهور خواهند کرد.

img/daneshnameh_up/a/a9/earths_magnetism.gif





 

زمین و عقاید

یونانیها که پیشروان علم بودند، در قرن ششم قبل از میلاد ، زمین را کروی و ثابت فرض می‌کردند و اکثر تمدنها معتقد بودند که جهان ، زمین مرکز است. ولی بطلیموس ستاره شناس یونانی بیشتر از سایرین بر این اندیشه معروف معتقد بوده است. در جهان زمین مرکز ، زمین در مرکز عالم قرار داشته و خورشید و سیارات و ستارگان حول آن می‌گردند. سالها بعد معدودی از متفکران یونانی مخصوصا آریستار خوس اندیشه زمین مرکزی بودن دنیا را زیر سوال بردند. ولی کتاب بطلمیوس المجسی بر علم آن زمان سیطره داشت و مانع از قبول نظر آریستارخوس شد. تا اینکه در سال 1543 نیکلا کپرنیک ستاره شناس لهستانی ، مرکزیت را از زمین گرفته و به خورشید داد.



نوشته شده توسط مهدی 84/12/23:: 10:55 صبح     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >