در هر دو سوی خط استوا در عرض جغرافیایی حدود 35-30 درجه شمالی و 30-25 درجه جنوبی کمربند پرفشاری قرار گرفته است که یک دلیل خشک بودن این ناحیه و وجود صحراهایی همچون افریقا، کویر لوت، نوادا در نیمکره شمالی و کالاهاری و اتاماکا در نیمکره جنوبی وجود این کمربندهای پرفشار است. در اقیانوسها هم این منطقه معروف به منطقه بدون باد معروف بوده، برای کشتیهای بادبانی به منزله مانعی جهت دستیابی به سوی دیگر بوده است. دریانوردان و هواشناسان این منطقه را به نام عرض جغرافیایی اسب، Horse Latitude، مینامند. بنا بر گفتههای فرهنگهای Americana و Britannica وجه تسمیه این نام یکی از سه صورت زیر است.
· کشتیهایی که از دریای کاراییب، فراوردههای منطقه به ویژه اسب را به نیوانگلند میبردند، به دلیل نبود باد و به پایان رسیدن علوفه، اسبها را در آب میریختند و پیکرهای شناور و بیجان اسبان وجه تسمیه این منطقه بوده است.
· به دلیل فراوانی و پرورش اسب این منطقه به این نام معروف شده است.
· دریانوردان اسپانیایی میگفتهاند که، بادهای این ناحیه همچون یک مادیان، پیشبینیناپذیرند.
اما با توجه و مطالعه در کتاب تاریخ هردوت و برداشت جورج سارتون در کتاب تاریخ علم، ترجمه استاد احمد آرام، اینجانب پیشنهاد زیر را مطرح میکنم:
با توجه به روایت هردوت میتوان پنداشت که نخستین شخصی که به این مدار بدون باد رسید و آن را کشف کرد، ساتاسپ، دریانورد ایرانی بوده است. معنای لغوی واژه ساتاسپ، دارنده یکصد اسب است و پسوند اسب در بسیاری از نامهای ایران باستان، از جمله، ویشتاسپ، گشتاسپ، جاماسب، بیوراسپ و ... به چشم میآید. پس از یورش بیگانگان، بسیاری از نوشتهها و نوشتارهای دانشمندان ایران، دستخوش نابود? گشت. اما این سفر دریایی شگفتانگیز و منطقه بدون باد، همواره در اندیشه و پندار دریانوردان، در هفت دریا، برجای مانده بوده است. اینچنین میتوان انگاشت که دریانوردان این منطقه را به یاد کاشف و دریانورد ایرانی، منطقه ساتاسپ، مینامیدهاند. این نام میتوانسته از طریق اندلس مسلمان، به اسپانیا و به تمامی اروپا نفوذ کرده و سرانجام در دوران اقتدار دریایی اروپاییان، به ویژه انگلیسیها، این منطقه با توجه به وجود واژه اسب horse در ریشه لغوی آن، به نام مدار اسبی و یا عرض جغرافیایی اسب؛ Horse Latitude، نامگذاری شده باشد.
ساتاسپ
به گفته هرودوت، در زمان فرمانروایی خشایارشا، ساتاسپ، خواهرزاده داریوش بزرگ، به اعدام محکوم شد. مادر ساتاسپ از خشایارشا خواهش کرد تا مجازات او را تغییر دهند و به مجازاتی که به گفته او سنگینتر از مرگ بود، محکوم کنند:
متن هرودوت:
"و او را مامور سازند تا دور افریقا بگردد و به خلیج عربستان (دریای سرخ) بازگردد. خشایارشا این را پذیرفت و ساتاسپ به مصر رفت، از مصریان کشتی و جاشو گرفت و بادبانها را بر افراشت و از ستونهای هرکول (جبلالطارق) گذشت. چون این ستونها را پشت سر گذاشت و دماغه افریقایی سولئیس (راسالحدیق، عرض جغرافیایی 32 درجه و 40 دقیقه شمالی) را دور زد، به سوی جنوب بهراه افتاد. ولی پس از آنکه چند ماهی بر دریا پیش رفت و هنوز راه درازی در پیش رو داشت، بازگشت و به سوی مصر رهسپار گردید. پس از آن به نزد خشایارشا رفت و سرگذشت خود را نقل کرد و گفت که در آن هنگام که در دورترین فاصله بوده است، مردمی کوتاه قد را دیده که با برگ خرما پوشاک خود را میساختند، و هرگاه که وی و مردانش به ساحل نزدیک میشدند آن مردم از شهر خود به کوه میگریختند. وی و مردانش چون به خشکی پیاده میشدند، آنچنان که رسم ایرانیان است، هیچ بیعدالتی و نادرستی نکردند. علت اینکه مسافرت به دور افریقا را به پایان نرساند، بنا به گفته خود وی آن بوده است که به جایی رسیده بودند که دیگر کشتی رو به جلو نمیرفته و بر جای خود متوقف مانده بوده است."
این سفر که در زمان خود بسیار اعجابانگیز بودهاست و با کاوشهای فضایی دهه 60 برابری میکند پرسشهای زیر را مطرح میسازد:
ساتاسپ در کرانه غربی افریقا تا چه حد پیش رفته است؟
پس از گذر از سولئیس وی مدت چند ماه پیشراند تا به جاییکه کشتی دیگر پیش نمیرفت و برجای متوقف ماند رسید. آیا وی به راستی به منطقه بیباد استوایی، هم عرض با دماغه سبز (Cape Verde) رسیده بود، یا اینکه بادهای گرم و جریان دریایی رو به شمال در سواحل گینه مانع این کار شده بود؟
آیا عرض جغرافیایی بدون باد Horse Latitude مانع از پیشروی وی شد؟
با توجه به حرکـتهای چندگانه محور زمین (رقص محوری، چرخه میلانکویچ، ...) و دگرگونیهای آب و هوایی و اقلیمی، در 2500 سال پیش، این مدار به طور دقیق در چه عرض جغرافیایی قرار داشته است؟
و آیا برای Horse Latitude نام پارسی ساتاسپ ( دارنده یکصد اسب) که واژه اسب را هم در خود مستتر دارد، برای جایگزینی از هر نظر مناسبتر و شایستهتر از عرض جغرافیایی اسب نیست؟
کلمات کلیدی: هواشناسی و اختر فیزیک