تا چندی پیش دو اصل کلی و مستقل از یکدیگر پایه دانش جدید را تشکیل میداد: یکی اصل بقای جرم بود و دیگری اصل بقای انرژی در نیمه دوم قرن هجدهم میلادی لاوازیه دانشمند فرانسوی پس از یک سلسله تجربیات دریافت که مقدار جرم مادی که در فعل و انفعالات شیمیائی دخالت دارند همواره ثابت میماند و این مشخصه مواد را در قانون زیر به نام قانون بقای جرم خلاصه نمود.
هیچ جرمی معدوم نمیشود و هیچ جرمی نیز از عدم بوجود نمیآید و یا به عبارت دیگر مقدار جرم مادی که در عالم وجود دارد همواره ثابت است اصل بقای انرژی میگوید؛ انرژی هر دستگاه معین مقدار ثابتی دارد، نمیتوان انرژی را خلق کرد و نه آنرا از بین برد، فقط اقسام آن میتوانند به یکدیگر تغییر شکل دهند.
همزمان جرم آن نیز کاهش مییابد. |
در اوایل قرن بیستم یعنی در سال 1905 نظریه نسبیت (Theory of Relativity) آلبرت انیشتین خدشهای به دو اصل فوق الذکر وارد ساخت زیرا یکی از نظریات نسبیت این است که جرم و انرژی مانند بخار آب و آب که دو شکل مختلف از یک ماده هستند یک چیز واحد بوده و قابل تبدیل به یکدیگر میباشند. بنابراین مقدار جرم مادی را که در عالم وجود دارد نمیتوان ثابت دانست، بلکه از تطبیق نظریه نسبیت با اصل بقای جرم و اصل بقای انرژی میتوان قانون کلی تری نتیجه گرفت که مطابق آن:
" مجموع جرم مادی و مقدار انرژی که در عالم وجود دارد همواره ثابت است."به عقیده آلبرت انیشتین مقدار E که معرف انرژی است و از کلمه لاتین Energy اقتباس شده است، یعنی انرژی هم ارز با جرم m بوسیله رابطه زیر بیان میگردد E = m c2 که در آن E انرژی و m جرم و C سرعت نور در خلا میباشند.
باید بدانید که رابطه E = m c2 چگونگی تبدیل یک کیلو گرم آب به انرژی را بیان نمیکند بلکه فقط اصلی است که هم ارزی جرم و انرژی را بیان میکند، نه اینکه جزئیات نحوه تبدیل آنها را آشکار سازد. رابطه اخیر ایجاب میکند که برای انرژی نیز جرمی قائل شویم . انرژی گرمایی که ضمن احتراق بدست میآید دارای جرم است، ولی این جرم به اندازهای کوچک است که حتی با دقیقترین ترازوها نمیتوان آنرا سنجید مثلا چند نانوگرم (بیلیونوم گرم) در مورد احتراق 12 گرم ذغال. اگر بوسیله حرارت یک تن آب صفر درجه را به 100 درجه برسانیم یعنی به آن 100 میلیون کالری انرژی بدهیم جرم آن فقط 0.004 میلیگرم اضافه میشود.
کلمات کلیدی: هسته ای