فرضیه سیاهچاله حتی در میان شگفت انگیزترین پیشرفت های اخیر اختر فیزیک نظری موقعیت برجسته ای دارد. قرن بیستم زمانی بود که کشفیات خارق العاده در فیزیک و اختر شناسی همواره به کشفیات دیگری که خارق العاده تر بودند، منجر گردیده است. در عین حال آنها دوره دیگری را در گسترش علوم طبیعی مشخص می سازند. تعداد کمی از این کشفیات از نظر جذابیت با فرضیه سیاهچالهها قابل قیاس هستند. چنین عجیب به نظر می آید که در فضا سوراخ و در سوراخ سیاهچاله ها وجود داشته باشند ! طبق نظریه نسبیت عام ، نیروهای گرانشی از خواص فضا هستند. مسئله قابل توجه فقط این نیست که جسمی در فضا وجود دارد بلکه این جسم مشخص کننده هندسه فضای اطرافش می باشد. انیشتین در این مورد می گوید: همیشه عقیده بر این بوده اگر تمام ماده جهان معلوم شود، زمان و فضا باقی می مانند، در حالی که نظریه نسبیت تاکید می کند که زمان و فضا نیز همراه با ماده نابود می گردند. بنابراین ، جرم با فضا ارتباط دارد. هر جسمی باعث می شود که فضای اطرافش انحنا پیدا کند. ما به سختی متوجه چنین انحنایی در زندگی خود می شویم، زیرا با جرم های نسبتا کوچکی سروکار داریم. ولی در میدان های گرانشی بسیار قوی ، مقدار انحنا ممکن است قابل توجه باشد. تعدادی از رویدادهایی که اخیرا در فضا مشاهده شده اند، نشان می دهند که احتمال تمرکز مقادیر جرم در بخش های کوچکی از فضا وجود دارد. اگر ماده ای با جرم معین به اندازه ای متراکم شود که به حجم کوچکی تبدیل گردد و آن حجم برای چنین مادهای بحرانی باشد، ماده تحت تاثیر گرانش خود شروع به انقباض می نماید. با انقباض بیشتر ماده ، فاجعه گرانشی گسترش مییابد و آنچه که فرو ریختن گرانشی نامیده می شود، آغاز می گردد. تمرکز ماده در این فرآیند افزایش می یابد و طبق نظریه نسبیت ، انحنای فضا نیز به تدریج بیشتر می گردد.
سرانجام لحظه ای فرا می رسد که هیچ پرتوئی از نور ، ذره و نشانه فیزیکی دیگر نمی تواند از این قسمت که دچار فروریختن جرم شده ، خارج گردد. این جسم به عنوان سیاهچاله شناخته شده است. شعاع جسم در حال فرو ریختن که به یک سیاهچاله تبدیل می گردد، شعاع گرانشی نامیده می شود. این شعاع برای جرم خورشید سه کیلومتر و برای جرم زمین 9/0 سانتی متر است.
اگر خورشید در اثر انقباض به کرهای با شعاع سه کیلومتر تبدیل شود، به صورت یک سیاهچاله در می آید. گرانش در سطح جسمی که شعاعش با شعاع گرانشی جرم آن برابر می باشد، فوقالعاده شدید است. برای غلبه بر نیروی گرانشی لازم است سرعت فرار افزایش یابد، که مقدار آن بیشتر از سرعت نور می باشد. طبق نظریه خاص نسبیت که اکنون قابل قبول است، در جهان هیچ چیز نمی تواند با سرعت بیشتر از سرعت نور حرکت کند. به همین دلیل سیاهچاله ها اجازه نمی دهند هر چیزی از آنها خارج گردد. از سوی دیگر ، سیاهچاله می تواند ماده را از فضای اطراف به درون خود ببلعد و بزرگتر شود. برای توضیح تمام پدیده هایی که مربوط به سیاهچاله می شوند، فرضیه عام نسبیت لازم می باشد. بر اساس این نظریه ، گذشت زمان در میدان گرانشی قوی آهسته می باشد. برای ناظری که در خارج سیاهچاله قرار دارد، افتادن یک جسم به درون سیاهچاله مدت طولانی متوقف می گردد. در چنین حالتی ناظر فرضی در ارتبط با عمل انقباض واقعا تصویر کاملا متفاوتی را مشاهده خواهد نمود. ناظر در حالی که در ظرف مدت محدودی به شعاع گرانشی می رسد، سقوطش ادامه می یابد، تا آنکه به مرکز سیاهچاله برسد. ماده در حال فروریختن ، پس از گذشتن از شعاع گرانش به انقباض ادامه می دهد. طبق اختر فیزیک نظری جدید ممکن است سیاهچاله ها مرحله پایانی زندگی ستارگان جسیم باشند. مادامی که یک منبع انرژی در ناحیه مرکزی ستاره فعالیت می نماید، درجات حرارت بالا باعث انبساط گاز و جدا شدن لایه های بالائی آن می شود. در عین حال ، نیروی گرانشی عظیم ستاره این لایه ها را به سوی مرکز می کشاند. پس از آن که سوخت تامین کننده واکنشهای هستهای به مصرف رسید، درجه حرارت در ناحیه مرکزی ستاره به تدریج پایین می آید. در این مرحله تعادل ستاره به هم می خورد و ستاره تحت تاثیر نیروی گرانشی خود منقبض می گردد. تکامل و تغییر بیشتر آن به جرمش بستگی دارد. طبق محاسبات اگر جرم ستاره سه تا پنج برابر جرم خورشید باشد، مرحله پایانی انقباض آن ممکن است باعث فروریختن گرانشی و تشکیل سیاهچاله گردد
کلمات کلیدی: هواشناسی و اختر فیزیک
اضطراب گاهی میتواند کمککننده باشد. اضطراب به شما هشدار میدهد که شاید خطری تهدیدتان میکندو یا شاید اشتباهی روی داده است. همچنین باعث به راه افتادن سیگنالهایی میشود که بدن را در حالت آمادهباش قرار میدهد. هر چند که این اضطرابهای گاه و بیگاه میتوانند زندگی انسانها را نجات دهند، اما اضطراب مداوم آسیبهایی جدی به دنبال خواهد داشت. هورمونهایی که بدن شما را به صورت ناگهانی برای مقابله با خطر آماده میسازند، در صورتی که برای مدت طولانی در بدن جریان داشته باشند میتوانند به بسیاری از دستگاهها نظیر مغز و سیستم ایمنی صدمه بزنند. گیاهان مانند انسانها دچار اضطراب نمیشوند؛ اما آنها نیز در مقابل استرس آسیبپذیرند و به شیوهای مشابه با آن رو در رومیشوند. تولید میکنند که به سایر قسمتهای گیاه اعلام خطر میکند. بر اساس چشمانداز اکتشاف فضا، انسانها در دهههای آینده به مریخ خواهند رفت و در آنجا به کاوش خواهند پرداخت. شرایط سفر به مریخ و بعد مسافت دانشمندان مهاجر را ناگزیر مینماید گیاهان را نیز با خود ببرند. گیاهان غذا و اکسیژن تولید میکنند و همدم و یادگاری سبز از خانه هستند. شرایط موجود در مریخ، مانند سرمای شدید، خشکی، فشار کم هوا، و خصوصیات متفاوت خاک، گیاهان را با استرس زیادی مواجه میکند. اما وندی باس، متخصص فیزیولوژی گیاهی، و امی گروندن، میکروب شناس از دانشگاه کارولینای شمالی بر این باورند که گیاهانی را پرورش دادهاند که قادر به زندگی در این شرایط سخت میباشند. راهحل عبارت است از مدیریت استرس: شاید از شنیدن این نکته تعجب کنید که در حال حاضر موجوداتی در زمین وجود دارند که در شرایطی شبیه مریخ زندگی میکنند. البته آنها گیاه نیستند بلکه نمونههایی از ابتداییترین اشکال حیات در زمین هستند؛ میکروبهایی کهن که در اعماق اقیانوسها، یا زیر یخهای قطبی زندگی میکنند.
باس و گروندن امیدوارند تا با قرضگرفتن برخی ژنها از این میکروبهای سختزی، بتوانند گیاهانی با قابلیت زندگی در مریخ تولید کنند. اولین ژنهایی که آنها استخراج کردند، ژنهایی هستند که توانایی گیاهان در مقابله با استرس را افزایش میدهند. گیاهان معمولی غالباً روشهایی را برای خنثی کردن سوپراکسید دارا هستند، اما پژوهشگران بر این باورند که روشی که میکروبی به نام پیروکوکوس فوریوسوس بکار میبرد، ممکن است کارایی بیشتری داشته باشد. این میکروب در دهانههای آتشفشانی بسیار داغ در اعماق اقیانوس زندگی میکند. اما به صورت متناوب با فورانها به آبهای سرد دریایی وارد میشود. بنابراین بر خلاف سیستم خنثی سازی گیاهان، این سیستم در پیروکوکوس در محدوده خارقالعاده 100 درجه سانتیگراد اختلاف حرارت عمل میکند. این نوسان مشابه چیزی است که گیاهان در یک گلخانه مریخی با آن روبرو میشوند. در حال حاضر پژوهشگران ژن پیروکوکوس را داخل گیاهی کوچک و با رشد سریع به نام آرابیدوپسیس نمودهاند. باس میگوید " حالا ما اولین جوانه را داریم. ما آنها را پرورش میدهیم و دانهها را استخراج میکنیم تا نسلهای دوم و سوم را تولید کنیم." در یکسال و نیم تا دو سال آینده آنها امیدوارند که گیاهانی را با دو نسخه از ژن جدید داشته باشند. در آن هنگام بررسی عملکرد ژنها امکانپذیر میشود: آیا آنها آنزیمهایی خاص با وظایف مشخص را میسازند، آیا آنها واقعاً به بقای گیاه کمک میکنند، و یا حتی موجب آسیب رساندن به آن میشوند. در ادامه، آنها امیدوارند که ژنهای دیگری را نیز از میکروبهای سختزی استخراج کنند؛ ژنهایی که گیاه را در مقابل خشکی، سرما، فشار هوای کم، و امثالهم مقاوم میسازند. مطمئناً هدف تنها تولید گیاهانی با توانایی بقا در مریخ نیست.
موفقیت اصلی این است که این گیاهان به رشد و نمو خود ادامه دهند یعنی محصول تولید کنند، در فرآیند بازیابی پسماندها نقش داشته باشند و به تولید اکسیژن در خانه جدید کمک کنند. به قول باس "چیزی که ما از یک گلخانه در مریخ میخواهیم پرورش و تقویت گیاهان در یک محیط با شرایط مرزی است." گروندن عقیده دارد که این شرایط حقیقتاً پرتنش هستند. اغلب گیاهان تا حدودی غیر فعال میشوند، یعنی رشد و تولید مثل متوقف میشوند و تمام فعالیتهای گیاه تنها بر ادامه بقا متمرکز میشوند. باس و گروندن امیدوارند که با وارد کردن ژنهای میکروبی به گیاهان بتوانند وضعیت را تغییر دهند. گروندن میگوید "با استفاده از این ژنها، ما در حقیقت گیاه را فریب میدهیم زیرا گیاه قادر نیست که این ژنها را مانند ژنهای خودش تنظیم کند. ما امیدواریم که از این راه توانایی گیاه در خاموش کردن بعضی فعالیتها را دور بزنیم." اگر باس و گروندن موفق شوند، کار آنها زندگی بسیاری از افرادی که روی زمین و در محیطهای با شرایط سخت ساکن هستند، را نیز تغییر خواهد داد. باس میگوید " در بسیاری از کشورهای جهان سوم، اگر هنگامی که خشکسالی فرا میرسد تنها یک تا دو هفته دیگر بتوانید درو را عقب بیاندازید،به این معنا خواهد بود که میزان محصول لازم برای گذراندن زمستان را خواهید داشت.
اگر ما بتوانیم مقاومت به خشکی یا سرما را افزایش بدهیم، دوره محصلدهی طولانیتر میشود و این موضوع بر زندگی انسانهای بیشماری تأثیر خواهد گذاشت." این دو دانشمند تأکید دارند که پروژه طولانی در پیش دارند. "یکسال و نیم به طول خواهد انجامید تا ما بتوانیم گیاهانی حاوی ژن داشته باشیم که بتوانیم روی آنها آزمایش انجام دهیم." مدت زمان طولانیتری لازم خواهد بود تا مثلاً گیاه گوجهفرنگی سرمازی و خشکیزی در مریخ و یا حتی صحرای داکوتا داشته باشیم. اما گروندن و باس معتقدند که این کاری است که سرانجام به نتیجه خواهد رسید. گروندن میگوید " گنجینه غنی از میکروبهای سختزی وجود دارد. بنابراین اگر یکی مؤثر واقع نشد، میتوانید به سراغ دیگری بروید تا در نهایت به آنچه مورد نظرتان است برسید."امی هم با باس هم عقیده است "این گنجینه واقعاً بسیار غنی و همچنین بسیار هیجانانگیز است."
کلمات کلیدی: فلسفه و متافیزیک
کلمات کلیدی: فلسفه و متافیزیک
النینو (El Ni?o)
دسته های در حال رشد ماهی ها در سواحل غربی پرو جای دسته های ماهی های مرده که سواحل را کثیف می کنند می گیرد . شرایط غیر عادی جو به دلیل حرکت جت استریم ها توفانها و بادهای موسمی رخ می دهد .
همه این آشفتگی ها به خاطر یک جریان آب گرم است که هر سه سال یا هفت سال یکبار در سواحل شرقی اقیانوس آرام رخ می دهد . این پدیده را النینو می نامند.
این مقاله مدلی را در مورد النینو و شرایط به وجود آمدن آن بحث می کند و در مورد اثرات این پدیده در دیگر نقاط مختلف جهان اطلاعاتی به دست می دهد.
سر فصل های مباحث:
1 - تعریف النینو
2 - حوادث سالهای 1998- 1997
3 - پدیده upwelling
4 - سالهای بدون النینو
5 - وقوع النینو
6 - دمای سطح دریا
7 - تاثیرات النینو بر روی جو
8 - اثرات اقتصادی النینو
1 - تعریف النینو ( یک جریان آب گرم )
النینو یک نام اسپانیایی برای نوزاد پسر است که اشاره دارد به هفته ای که جریان آب گرم سالانه در نزدیکی کریسمس در امتداد سواحل اکوادور و پرو ظاهر می شود و از یک هفته تا یک ماه یا بیشتر به طول می انجامد. هر سه تا هفت سال النینو ممکن است که برای ماه های زیادی باقی بماند که اثرات قابل توجهی بر روی اقتصاد منطقه و شرایط جوی خواهد داشت .
در طول 40 سال گذشته 10 عدد از این گونه النینو ها ثبت شده است که بدترین آنها ، در سال 1998 – 1997 رخ داد .قبل از آن نیز النینوی سال 1983 – 1982 قوی ترین النینو بوده است.
برخی از پدیده های النینو حتی بیشتر از یک سال طول می کشد.
درمناطق حاره اقیانوس آرام بادهای تجارتی آبهای سطحی را به سمت غرب می رانند. آب های سطحی به تدریج که به سمت غرب می روند گرم می شوند زیرا در مدت زمان بیشتری در معرض تابش خورشید قرار می گیرند . النینو هنگامی مشاهده می شود که بادهای تجارتی غربی ضعیف می شوند و به آبهای گرم غرب اقیانوس آرام اجازه می دهند که به سمت شرق حرکت کنند و سر انجام به سواحل آمریکای شمالی برسند.
آب سرد پر از املاح و مواد غذایی که به طور معمول در سواحل پرو یافت می شود با آب های گرم تهی از مواد غذایی جایگزین می شود که منجر به کاهش قابل توجه جمعیت ماهی ها ی دریایی و زندگی جانوری می شود.
در مقابل النینو لانینو ( نوزاد دختر ) مربوط به یک نا هنجاری غیر معمول دمایی در سطح دریا است که در نواحی شرقی مناطق حاره ای اقیانوس آرام یه وقوع می پیوندد. لانینو تقربا نصف النینو رخ می دهد
النینوی سال 1998 – 1997
آخرین النینو ی اخیر در ماه های بهار سال 1997 رخ داد . بعد از النینوی سالها 1993 – 1992 ابزار هایی بر روی بویی هایی که در اقیانوس آرام وجود داشت ، نصب شد که نا هنجاری های دمایی بالای سواحل پرو را ثبت می کرد .
دو ماه بعد دو ماه بعد قدرت این ناهنجاری های دمایی افزایش پیدا کرد و در اکتبر 1997 چنان رشد کرد که به بزرگترین النینو در 50 سال گذشته تبدیل شد .
تصویر زیر ناهنجاری های دمایی سطح دریا (SST) را بر حسب درجه سلیسیوس برای اواسط سپتامبر 1997 نشان می دهد.
در آن زمان الگوی کلی النینو نشان می داد که این نا هنجاری دمایی به 4+ درجه سلیسیوس می رسد.
جزایر غربی اقیانوس آرام و اندونزی همانند مکزیک و آمریکای مرکزی ، قربانیان اخیر خشکسالی های ناشی از النینو هستند. این مکان ها در گذشته نیز شاهد النینو های فصلی بوده اند.
در شکل زیر ، تصویر اثرات آب هوایی طبیعی ناشی از النینو نشان داده شده است.
اثرات النینو بر روی آب و هوای آمریکا کمتر آشکار است . در گذشته و در سال 1983 – 1982 خلیج آمریکا و کالیفرنا ، بارندگی های شدیدی را دریافت کرد . هنگامی که زمستان نزدیک شد پیشبینان انتظار داشتند که دوباره بارندگی های شدیدی رخ دهد. به این ترتیب در بخش های مرکزی و جنوبی کالیفرنیا بارندگیهای رکورد شکنی رخ داد . ویرانی ها و خسارات ناشی از این بارندگی ها علاوه بر سیل و طغیان ، شامل سیل گل و لای (mudslides ) نیز بود . سیل گل و لای (mudslides ) میتواند یک منطقه را در یک چشم به هم زدن ویران کند و خسارات زیادی به بار آورد.
علاوه بر این مشکلات دیگری نیز در منطقه خلیج وجود داشت از جمله هوای شدید بالای میانگین و توفانهایی که بدترین حالت خود را به هنگام النینو داشتند . پیش بینان معتقدند که پدیده النینو شرایط را برای وقوع چنین حوادثی فراهم می کند.
پدیده Upwelling (انتقال آبهای عمیق به سطوح بالاتر)
یکی از پدیده هایی که هنگام وقوع النینو رخ می دهد Upwelling است که عبارت است از انتقال آبهای سرد اعماق به سطوح بالاتر.
نمودار زیر نشان می دهد که چگونه پدیده Upwelling در امتداد سواحل پرو رخ می دهد . به خاطر تنش برشی ناشی از اصتکاک که بین لایه های اقیانوس به وجود می آید آبهای سطحی در امتداد یک زاویه 90 درجه به سمت چپ باد در نیمکره شمالی منتقل می شوند. این پدیده در نیمکره جنوبی 90 درجه به سمت راست باد اتفاق می افتد. به همین دلیل است که باد موازی با خطوط ساحلی پرو که به سمت شمال می رود ، آبهای سطحی را به سمت غرب ساحل منحرف می کند .
آب پر از املاح و مواد مغذی از اعماق بالا می آید تا جایگزین آب سطحی به اطراف رانده شده شود. این مواد مغذی دلیل اصلی جمعیت های بزرگ ماهی ها است که در سواحل این مناطق یافت می شود. اثر Upwelling و توانایی آن در پشتیبانی فراوان زندگی دریایی، به طور قابل توجهی به عمق ترموکلین (دمالایه) بستگی دارد.
ترموکلین لایه گذار بین لایه ترکیبی در سطح آب و لایه های عمیق آب می باشد . تعریف این لایه بر اساس دما می باشد. لایه ترکیبی در نزدیکی سطح و جایی است که دما تقریبا برابر دمای آب های سطحی است. در ترموکلین دما از لایه ترکیبی تا آبهای سرد اعماق به سرعت کاهش می یابد. لایه ترکیبی و لایه های عمیق آب از نظر دما تقریبا یکنواخت هستند ، در حالی که ترموکلین جایگزین منطقه گزار بین این دو تراز است.
ترموکلین عمیقتر مقدار مواد غذایی را هنگام النینو به خاطر پدیده Upwelling به سطح می آید، محدود می کند و به شدت بر روی محصولات ماهی گیری اثر منفی میگذارد.
سال های بدون النینو
باد های شرقی مناطق حاره آبهای سطحی مناطق شرقی اقیانوس آرام را از سواحل آمریکا منتقل می کند. هنگامی که این آب جابجا می شود به سمت شمال منحرف می گردد و منجر میشود که آب از استوا به دو طرف منحرف شود. Upwelling در شرق اقیانوس آرام آبهای سرد را از اعماق بالا می آورد و جایگزین آبهای سطحی جابجا شده می کند. اطلاعات دمای سطح آب دریا وجود آبهای سرد را در شرق اقیانوس آرام نشان می دهد. نقشه دمای میانگین سطح دریا در سالهای 1993- 1994 نشان می دهد که میانگین (SST) در ماه دسامبر در شرق اقیانوس آرام سرد تر از غرب آن بوده است. و به مرور از غرب به شرق کاهش میابد.
بادهای تجارتی آبهای گرم سطحی را در غرب اندونزی متراکم می کنند و موجب می شوند که سطح آب دریا در غرب اقیانوس آرام نیم متر بالاتر باشد. هنگامیکه پدیده Upwellin رخ می دهد، تراز دمالایه در سواحل آمریکای جنوبی به اعماق کمتر منتقل می شود و در غرب اقیانوس آرام فشرده می شود. آب Upwellin سرشار از مواد غذایی است و جمعیت ماهی ها را پشتیبانی می کند.
هنگامی که آبهای سطحی به سمت غرب رانده می شوند، تحت شرایط جوی و تابش خورشید گرم و در غرب اقیانوس آرام متراکم می شوند. آب سرد تر در شرق اقیانوس آرام هوای بالای خود را سرد می کند . بنابراین هوا چگالیده شده و تولید ابر و باران می کند. از طرفی در غرب اقیانوس ارام ، هوای در بالای ابهای گرم، گرم شده و تراز های پایین جو را بی ثبات می کند و موجب افزایش بارندگی می شود.
بدین ترتیب در بیشتر سالهای بدون النینو، بارندگی های شدیدی در قسمت غربی اقیانوس آرام (نزدیک اندونزی) مشاهده می شود ، در حالی که قسمت شرقی آن نسبتا خشک است.
دلیل وقوع النینو
باد های تجارتی شرقی توسط یک الگوی فشاری پر فشار در شرق اقیانوس آرام و یک الگوی کم فشار در غرب آن، رانده می شوند.
وقتی این گرادیان فشار ضعیف می شود، باد های تجارتی نیز ضعیف میشوند. باد های تجارتی ضعیف شده این امکان را فراهم می کنند که آبهای گرم از غرب اقیانوس آرام، به سمت شرق جابجا شوند.
این امر موجب شکل گیری لایه سطحی آب گرم و ته نشین کردن ترموکلین در شرق اقیانوس ارام میشود. دمالایه عمیقتر موجب می شود که آب پر از املاح و مواد غذایی که از اعماق توسط پدیده Upwelling به سطح می آید محدود شود. این امر بر روی جمعیت ماهی ها که به طور عادی در منطقه وجود داشته تاثیر گذاشته و باعث کاهش آنها می شود.
ابرهای همرفتی و بارش های سنگین ناشی از افزایش شناوری ترازهای پایین جو، به خاطر گرمای ناشی از آبهای گرم سطحی می باشند. هنگامی که اب های سطحی به سمت شرق جابجا می شوند، ابرها و توفان های تندری نیز با آنها به سمت شرق سوق داده می شوند و موجب ایجاد شرایط خشک در مناطقی مثل اندونزی و استرالیا می شوند. در حالی که باران های سیل آسا و طغیان و سیل در کشور های پرو و اکوادور به وقوع می پیوندد.
النینو می تواند موجب ایجاد انواع مختلف شرایط جوی شود . گاهی اوقات موجب ایجاد باران هایی در بیابان های ساحلی جنوب آفریقا میشود که در سالهای بدون النینو هرگز مشاهده نشده بوده است. سیل و طغیان خود موجب حجوم حشرات و شیوع بیماری های مختلف می شود.
تقابل بین هوا و دریا که در سالهای وقوح النینو رخ می دهد، موجب تقویت شرایط جوی می شود. هنگامی که فشار در شرق افت می کند، در غرب افزایش می یابد، گرادیان فشار سطحی کاهش پیدا می کند و باد های تجارتی ضعیف می شوند . این امر مقدار بیشتری از آبهای سطحی را به سمت شرق منتقل می کندکه موجب افزایش بارندگی در شرق اقیانوس آرام می شود و فشار بیشتر افزایش می یابد. دمای سطح دریا به هنگام وقوع النینو
پدیده النینو با گرمایش بیش از حد نرمال دمای سطح دریا مشخص می شود.یک نقشه ناحنجاری دمای سطح دریا (SST ) مانند آنچه در زیر نشان داده شده است، تفاوت های بین SST دیده بانی شده و SST نرمال را برای یک ماه مشخص، نشان می دهد.
سایه های سرخ و زرد اقیانوس آرام نشان می دهد که آب به طور قابل ملاحضه ای از حد نرمال گرمتر است. در حقیقت النینوی سال 1983- 1982 قوی ترین النینوی قرن بوده است که ناحنجاری دمایی آن به 3.5 درجه سلیسیوس می رسد.
آثار جوی النینو
در سال های وقوع النینو، باران های حاره ای که معمولا در اندونزی متمرکز هستند، به سمت شرق جابجا شده و الگوی جوی باد را در سراسر کره زمین مورد تاثیر قرار می دهند. به طور مثال جابجایی جت استریم ها ، storm track ها و بادهای موسمی مونسون، که موجب ایجاد شرایط جوی نابهنگام در بسیاری از مناطق زمین می شوند. در طول النینوی سال 1983 – 1982 یک سرس ناحنجاری جوی از قبیل موارد زیر مشاهده شد:
النینوی سال 1983 – 1982 پشته های (Ridge) تراز های فوقانی را که در سواحل غربی آمرکا واقع بودند تقویت کرد. (این تشدید با افزایش دامنه امواج در نقشه سمت راست نشان داده شده است)
این تشدید موجب گرم شدن اقیانوس آرام در نزدیکی آمریکای شمالی گردید و از آلاسکا تا شمال آمریکا ادامه یافت.
همچنین به طور همزمان با این امر، عمیق شدن تراف (trough) سطوح فوقانی در زمستان به ویژه در بالای شرق آمریکا موجب ایجاد بارش های بیشتر از حد نرمال در منطقه جنوب شد. به عنوان یکی از نتایج النینوی سال 1983- 1982 میتوان به وقوع سیل و طغیان در مناطق آمریکای جنوبی اشاره کرد.
آثار اقتصادی النینو
سواحل پرو یکی از پنج منطقه اصلی ماهی گیری در دنیا است. جمعیت زیاد ماهی ها توسط مواد غذایی که توسط پدیده Upwellig به آبهای ساحلی آورده می شو، تغذیه می شوند. آبهای سرشار از مواد غذایی اعماق می تواند جمعیت بزرگ ماهی ها را تقویت کند
در سال های وقوع النینو، باد های تجارتی جنوبی ، تضعیف می شوند و میزان Upwelling کاهش می یابد. دمالایه عمیق موجب می شود که پدیده Upwelling نتواند مواد غذایی کافی به سطح بیاورد. این امر نیز موجب کاهش جمعیت ماهی ها می شود
|
کلمات کلیدی: اختر فیزیک
تلسکوپ فضایی اسپیتزر به تازگی در قلب دو کهکشان در حال ترکیب ،بلورهایی شبیه به خرده شیشه یافته است.این بلورها به اندازه دانه ی شن هستند و به احتمال زیاد قبل و در حین انفجار ستارگان پرجرم در فضا رها شده اند.این نوع بلور ها سابقا در کهکشان راه شیری مشاهده شده بودند ، با این حال موارد تازه کشف شده ، اولین نمونه های موجود در خارج از کهکشان ما هستند.دانشمندان معتقدند که این بلور ها بر اثر چند انفجار ابر نواختری متوالی گرم شده و در نهایت ذوب می شوند.
تلسکوپ فضایی اسپیتزر ناسا ،با بررسی چند کهکشان در حال ترکیب ،پوششی از بلور های کوچک در اطراف مراکز به هم پیوند خورده ی این کهکشان ها یافته است.این ذرات شباهت زیادی به خرده شیشه دارند.این بلور ها دانه های سیلیکاتی هستند که در کوره های ستاره ای به وجود آمده اند.دانه های تازه کشف شده اولین موارد بلور های سیلیکاتی شناخته شده در خارج از کهکشان ما می باشند
تصور یک تصویرگر از بلور هایی که در اطراف مراکز کهکشان های در حال ترکیب رها شده اند
دکتر "هنریک اسپون" از دانشگاه کورنل می گوید:"ما از کشف این بلور های ظریف و کوچک در مرکز یکی از بی ثبات ترین مناطق عالم ،بسیار شگفت زده هستیم.این بلور ها به راحتی از بین می روند اما در این مورد ،ظاهرا این بلور ها توسط ستارگان پرجرم ،سریع تر از روند ناپدید شدن ،در حال تولید هستند."
این کشف نهایتا در فهم روند تحول کهکشان ها و به خصوص کهکشان راه شیری که در چندین میلیارد سال آینده با کهکشان آندرومدا ترکیب خواهد شد ،کمک بزرگی خواهد کرد.
دکتر "لی آرموس" از مرکز علمی اسپیتزر ناسا و موسسه فن آوری کالیفرنیا در پاسادنا می گوید:"تصور ما بر این است که طوفانی از غبار در مرکز کهکشان های در حال ترکیب در حال شکل گیری است.این بلور های سیلیکاتی در این طوفان قرار گرفته و در نهایت به صورت پوششی عظیم از غبار و شیشه در اطراف هسته های کهکشان ها قرار می گیرند."
سیلیکات ها ،مانند شیشه،برای تبدیل شدن به بلور به گرما نیاز دارند.این ذرات جواهر مانند در کهکشان راه شیری ، در مقادیر کم و در اطراف بعضی از ستاره ها مانند خورشید یافت می شوند.این ذرات بر روی زمین ،بر روی سواحل شنی برق می زنند و در شب ،برخورد این ذرات همراه با ذرات دیگر با جو را می توان مشاهده کرد.اخیرا این ذرات توسط تلسکوپ اسپیتزر درون دنباله دار TEMPEL? (که سفینه ی DEEP IMPACT با آن برخورد کرده است) نیز دیده شده است.
کهکشان هایی که این بلور ها به وفور در آنها یافت می شود تفاوت عمده ای با کهکشان ما دارند.در درون این کهکشان ها که "کهکشان های فوق نورانی فروسرخ" (ULTRALUMINOUS INFRARED GALAXIES) (ULIRGS) نامیده می شوند ،مقادیر بسیار عظیمی از این بلور های سیلیکاتی یافت می شوند. با وجود آنکه تعدادی از این نوع کهکشان ها به طور واضح رصد نشده اند ، بیشتر موارد کشف شده از دو کهکشان مارپیچی در حال ترکیب تشکیل شده اند.هسته ی ترکیبی این نوع کهکشان ها مملو از ستارگان پرجرم ،پرنور و کم سن می باشد.در مرکز بعضی از آنها نیز سیاهچاله های بسیار پرجرم وجود دارد.
اختر شناسان بر این عقیده اند که بلور های سیلیکاتی در مرکز این نوع کهکشان ها (ULIRGS) ،توسط ستاره های پرجرم ایجاد می شوند.بر اساس تحقیقات دکتر اسپون و تیم او، این ستاره های پرجرم ،بلور ها را قبل و همچنین در هنگام وقوع انفجار های ابر نواختری در فضا پخش می کنند.اما این بلور های ظریف برای مدت طولانی دوام نمی آورند.ذرات پرتاب شده توسط انفجار های ابر نواختری به این بلور ها برخورد کرده و آنها را بمباران می کنند.نتیجه ی این بمباران ،گرم شدن بلور ها و در نهایت ذوب شدن و تبدیل آنها به موادی بدون شکل است.تمام این اتفاقات در بازه ی زمانی کوتاهی صورت می گیرد.
دکتر اسپون این پدیده را به شکلی ساده بیان می کند:"دو کامیون حامل آرد را در نظر بگیرید که در یک خیابان و در جهت مخالف هم در حال حرکتند.اگر این دو کامیون با هم برخورد کنند ،برای مدتی کوتاه ابری سفید بر روی خیابان تشکیل می شود.با استفاده از تلسکوپ اسپیتزر ،ما برخورد و ترکیب دو کهکشان و تشکیل ابری موقتی از بلور های سیلیکاتی را مشاهده می کنیم."
طیف سنج فرو سرخ تلسکوپ اسپیتزر ،این بلور های سیلیکاتی را در ?? کهکشان از ?? کهکشان بررسی شده (که همه از نوع ULIRGS بوده اند) یافته است.این ?? کهکشان در محدوده ی ??? میلیون تا ?/? میلیارد سال نوری از ما قرار دارند و در تمام مناطق آسمان پخش شده اند.این کهکشان ها در زمان مناسب رصد شده و در نتیجه بلور ها در آنها مشاهده شده اند.اما در ?? کهکشان دیگر ،این بلور ها در آینده ی نزدیک ایجاد خواهند شد
تصویری از دو کهکشان در حال برخورد با یکدیگر. در سمت چپ تصویر کهکشان NGC???? و در سمت راست کهکشان IC???? دیده می شوند
کلمات کلیدی: اختر فیزیک