|
واکنشی را که دارای چندین مرحله است و در هر مرحله آن یک جسم واکنش پذیر بوجود میآید که موجب اجرا شدن مرحله بعدی میشود، واکنش زنجیری مینامند. گرچه ممکن است واکنشهای زنجیری در جزئیات با یکدیگر تفاوتهای زیادی داشته باشند، همگی در بعضی ویژگیهای اساسی وجه مشترک دارند. |
در این واکنش ، یک مولکول محصول ، و یک پیشبرنده دیگر ، یک اتم (رادیکال) ، تولید میشود. رادیکال با مولکول ترکیب میشود:
در این واکنش یک مولکول دیگر و یک رادیکال که پیشبرنده اصلی زنجیر است، تولید میشود. اتم با یک مولکول دیگر ترکیب میشود و این چرخه مجددا آغاز می گردد. این دو مرحله ، چندین بار تکرار میشود.
چون در این مرحله ، یک مولکول محصول () مصرف شده و یک مولکول واکنش دهنده () تولید میگردد، این مرحله واکنش کل را آهسته میکند، ولی موجب گسسته شدن زنجیر یا توقف واکنش نمیشود. زیرا پیشبرنده زنجیر () نیز در این مرحله تولید میشود.
|
باور بر این است که مکانیسم واکنش و نظیر این مکانیسم باشد مخلوطی از این دو گاز را میتوان در دمای معمولی و در تاریکی به مدت مدیدی نگهداری کرد، بدون اینکه باهم ترکیب شوند. ولی اگر این مخلوط در معرض نور قرار گیرد، واکنشی بسیار سریع صورت میگیرد. باور بر این است که مولکولهای در معرض نور به اتمهای کلر تفکیک شده و واکنش زنجیری را آغاز میکنند. واکنش و نیز به نور حساسیت دارد ولی این واکنش در دمای معمولی آهستهتر است.
هر جسمی که حتی به مقدار کم از سرعت یک واکنش بکاهد و یا آن را متوقف کند، بازدارنده نامیده میشود. مدت زمانی را که در جریان آن عمل بازدارندگی طول میکشد و بعد از آن ، واکنش بطور عادی پیشرفت میکند، دوره بازداری مینامند. بازداشتن بوسیله مقدار نسبتا" کم از یک ماده افزودنی ، یکی از ویژگیهای انواع واکنشهای زنجیری است و اغلب یکی از سرنخهایی است که در مراحل ابتدایی به ما میگوید با یک واکنش زنجیری سر و کار داریم.
فهمیدن این مطلب که چگونه شمار کمی مولکول میتوانند از واکنش آن همه مولکول جلوگیری کنند، دشوار است. به عنوان مثال مقدار کمی اکسیژن از سرعت واکنش کلراسیون متان برای مدتی ، که به مقدار اکسیژن بستگی دارد، میکاهد و بعد از آن واکنش با سرعت معمولی خود پیش می رود. تصور میرود که اکسیژن با رادیکال متیل میدهد و یک رادیکال جدید بوجود میآورد:
رادیکال خیلی واکنش ناپذیرتر از رادیکال است و برای ادامه زنجیر ، کارآیی چندانی ندارد. وقتی یک مولکول اکسیژن با یک رادیکال متیل ترکیب می شود، یک زنجیر را میشکند و به این ترتیب از تشکیل شدن هزاران مولکول متیل کلرید جلوگیری میکند. البته این کار فوقالعاده از سرعت واکنش میکاهد. بعد از آنکه تمام مولکولهای اکسیژن موجود با رادیکالهای متیل ترکیب شدند، واکنش آزاد است که با سرعت معمولی خود پیشرفت کند.
کلمات کلیدی: هسته ای
دید کلی
ساختمان بمب هستهای
کلمات کلیدی: هسته ای
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هسته ای
منشأ انرژی تابشی خورشید و دیگر ستارهها یک سری از واکنشهای هستهای انرژیزا است. اتمهایی که در این واکنشها در درون ستاره شرکت میکنند کاملا یونیدهاند، یعنی تمامی الکترونها از آنها کنده شده است. حیات بر روی زمین به واکنشهایی گرما هستهای وابسته است که در مرکز خورشید روی میدهد و انرژی آزاد میکند که در نهایت به صورت گرما و نور از سطح خورشید خارج میشود. همجوشی خورشیدی نوعی واکنش گرما هستهای است.
واکنش گرما هستهای
برای رسیدن به واکنش همجوشی در مقیاس بزرگ نیاز به گازی در دمای فوق العاده بالا (پلاسما) است. که حرکت گرمایی کاتورهای شدید سبب برخوردهای مکرر در سرعت زیاد میشود. این گونه واکنشهای همجوشی در پلاسما را واکنشهای گرما هستهای گویند.
دمای لازم برای شروع همجوشی باید در حدود دمای مرکز خورشید ، 15x106 کلوین یا بیشتر باشد.
زنجیر پروتون – پروتون
خورشید راکتور هستهای عظیمی است که در آن هستههای هیدروژن موجود به هم جوش میخورند ، تا هستههای هلیوم حاصل شوند. این سوخت گرما هستهای هیدروژن ، فرایندی سه مرحلهای را میپیماید که به آن زنجیره پروتون - پروتون میگویند.
مرحله اول شامل همجوشی دو پروتون است که به تشکیل یک دوتریوم و بیرون انداختن همزمان یک پاد الکترون و یک نوترینو ختم میشود. پاد الکترون تقریبا بلافاصله با یکی از بیشمار الکترونها موجود در پلاسما برخورد میکند و با آن الکترون نابود میشود و به گسیل دو پرتو گاما میانجامد.
مرحله دوم
مرحله بعدی شامل همجوشی هیدروژن با دوتریوم و تولید 3He است.
1H + 2H →3H + e + γ 1.19mev
مرحله سوم
عبارت است از همجوشی دو هسته 3He که به تشکیل هلیوم معمولی (4He) و بیرون اندازی همزمان دو پروتون پر انرژی ختم میشود. چون در مرحله پایانی به دو دسته 3He نیاز است ، برای آنکه مرحله پایانی بتواند یکبار روی دهد، لازم است که مراحل پیشین دوبار قبلا روی داده باشند. به این ترتیب زنجیره پروتون – پروتون چهار پروتون مصرف میکند تا یک هسته 4He ایجاد کند.
نوترینو حاصل در مرحله اول
در مرحله اول زنجیره پروتون - پروتون نوترینو آزاد میشود. به این ترتیب ، مرکز خورشید نه تنها منبع گرماست، بلکه چشمه شار فراوانی از نوترینوها هم هست. چون برهمکنش نوترینوها با ماده خیلی ضعیف است ، ماده موجود در خورشید (و در زمین) برای نوترینوها تقریبا شفاف است ، واین ذرات بدون هیچ مانعی از مرکز خورشید به خارج جاری میشوند.
سوزاندن گرما هستهای هیدروژن داخل خورشید ممکن است از طریق یک فرآیند شش مرحلهای که به آن چرخه کربن گویند، انجام پذیرد.
(13N → 13C + -e + r(2.22 MeV
(1H + 13C → 14N + γ (7.54 MeV
(1H + 14N → 15O + (7.35 MeV
(15O → 15N + -e + γ (2.71 MeV
(11H + 15N → 14C + 6He (4.96 MeV
در آخرین مرحله مجددا کربنی تولید میشود که در مرحله اول تخریب شده است. به این ترتیب کربن یک چرخه را از سر میگذراند، کربن صرفا به عنوان یک کاتالیزور عمل میکند که مقدار متوسط آن ثابت میماند. انرژی آزاد شده به ازای هر پروتون مصرفی تقریبا برابر زنجیر پروتونی است.
در خورشید ، فرایند همجوشی غالب همانا زنجیره پروتون – پروتون است ، اما در ستارگان داغتر از خورشید ، فرایند غالب چرخه کربن است. دلیل تغییر فرآیند غالب این است که در دماهای معمولی بالاتر (و سرعتهای بالاتر) برای پروتون تسلط برسد قوی کولنی 12C سادهتر میشود و این امر منجر به این میشود که واکنش در مرحله اول چرخه کربن ، با آهنگ سریعتری انجام پذیرد.
کلمات کلیدی: اختر فیزیک، هسته ای
راکتورهای هستهای در کل از دو نوع شکافتی و همجوشی تشکیل شدهاند و خود اینها با توجه به شرایط حاکم و اهداف مورد نظر به دستههای مختلفی تقسیم میشوند.
هر راکتوری یک ماده قابل احتراق و نیز یک ایزووتوپ بارور را شامل است که میتواند با جذب نوترونی به یک ماده شکافت تبدیل شود. 238U در راکتورهای حرارتی مانند راکتورهای سریع مورد استفاده قرار میگیرد. به بیان دیگر هر راکتوری یک ماده قابل شکافت را میسوزاند، ولی در همان زمان یک ماده شکافتی دیگر را میسازد. این راکتورها را زاینده گویند، در صورتی که هستههای قابل شکافت بیشتر از مصرف را تولید کند. فقط راکتورهایی با نوترونهای سریع میتوانند زاینده باشند.
|
این ردیف بندی بطور مستقیم به قیمت تولیدی یک کیلو وات ساعت وابسته است. در این ردیف بندی با انتخاب ماده کند کننده (اول نوشته میشود) و ماده سرد کننده (بعد از آن نوشته میشود) مشخص میشود. انواع مختلف که مورد استفاده دارند:
این راکتورهای پژوهشی با اورانیوم بسیار غنی شده معمولا توان کمتری دارند. این راکتورها در دو دسته ردیف بندی میشوند:
راکتورهای هستهای با دمای بالا (HTR) میتوانند در دماهای بسیار بالا ، گرما تولید کنند. کاربرد این راکتورها بیشتر برای تولید گرما و بویژه برای تولید هیدروژن یا ماده قابل احتراق ترکیبی و به این ترتیب تغییر تمام عادات مصرف انرژی است. این راکتورها از نوع راکتورهای با نوترونهای حرارتی ، با گردش هلیوم که تقریبا به دمای 700 درجه سانتیگراد برده میشود، در تجمعی از گرافیت و ذرات قابل شکافت به دمای کمتر از 1300 درجه سانتیگراد برده میشوند. این راکتورها بسیار مطمئن هستند، هلیوم گازی بدون خطر و رادیو اکتیویته آن کمتر و گستره دما بسیار بزرگ است. پسماندها و ضایعات آن بسیار کم است و میتوانند الکتریسیته ، آب گرم ، بخار آب تولید کنند و در آینده دور میتوان از آن به هیدروکربورها یا به توسط واکنشهای داخلی هیدروژن تولید کرد و بخشی از مسئله نفت را حل کرد.
همجوشی هستهای یک منبع انرژی پتانسیل است که آلودگی آن نسبتا کم ، تقریبا پایان ناپذیر ، ارزان قیمت و میتواند در دسترس همگان قرار گیرد.
این نوع راکتور عمل محصورسازی را به خوبی انجام میدهد. طرح توکاماک در دهه پنجاه میلادی توسط روسها پیشنهاد شد. کلمه توکاماک از کلمات "toroidalnaya" ، "kamera" ، and "magnitnaya" به معنی " اتاقک مغناطیسی چنبرهای" گرفته شده است. یکی از دلایل و توجیهاتی که برای چنبرهای بودن محفظههای محصور سازی میشود بیان کرد این است که: توپ پر مویی را تصور کنید که شما قصد دارید موهای این توپ را شانه بزنید. شما هر طور و از هر طرف که بخواهید این کار را بکنید همیشه دو طرف از موهای توپ شانه نشده و نامنظم باقی میماند.
حال به جای توپ فرض کنید که یک کره مغناطیسی داریم. میخواهیم که بردارهای میدان در سراسر اطراف این کره یکنواخت و منظم باشند (در واقع همه در یک جهت باشند). بنا به مثال این کار غیر ممکن بوده و نامنظمی در دو طرف کره باعث عدم پایداری محصور ساز میشود. ولی در یک محصور ساز چنبرهای چنین مشکلی وجود ندارد و یکنواختی میدان سراسر محصور ساز (توکاماک) باعث پایداری آن میشود. مهمترین و حیاتیترین وظیفه یک ابزار همجوشی پایدار نگه داشتن پلاسما است.
اسفرومک نوع دیگری از رآکتورهای همجوشی است که بر خلاف توکاماک که چنبرهای میباشد شکلی کروی دارد. البته تفاوت اسفرومک با توکاماک در این است که در مرکز اسفرومک هیچ جسم مادی وجود ندارد. اسفرومک متأسفانه با بی مهری مواجه شد و به اندازه توکاماک مورد توجه واقع نشد. در حالی که اسفرومک مدت زیادی بعد از توکاماک اختراع شد. در دهه گذشته اغلب تحقیقات در بخش انرژی همجوشی مغناطیسی روی توکاماک چنبرهای شکل برای رسیدن به واکنشهای همجوشی در سطح بالا متمرکز شده است.
کار توکامک در ایالات متحده و خارج آن ادامه دارد، ولی سازمان دانشمندان انرژی همجوشی در حال بازدید از اسفرومک هستند. قسمت زیادی از علاقه تجدید شده به پروژه اسفرومک روی تحقیقات فعالی در لاورنس لیورمور در گروهی به نام (SSPX (Sustained Spheromak Physics Experiment متمرکز شده است. SSPX در 14ژوئن 1999 در مراسمی با حضور نمایندهای از DOE و با همکاری دانشمندانی از Sandia و آزمایشگاه ملی لس آلاموس آغاز به کار کرد. SSPX یک سری از از آزمایشات است که برای این طراحی شده که توانایی اسفرومک را در این مورد که اسفرومک چقدر این کیفیت را داراست که پلاسماهای داغ سوخت همجوشی را درون خود داشته باشد مشخص کند.
به عقیده رهبر پروژه SSPX توکاماک با دمای بالایی که در آن قابل دسترسی است (بیشتر از 100میلیون درجه سلسیوس که بارها بیشتر از دمای مرکز خورشید است) فعلا برنده جریان رهبری پروژههای همجوشی به حساب می آید. با این حال میدانهای مغناطیسی توکاماک بوسیله کویل سیم پیچهای بیرونی بسیار بزرگ که چنبره رآکتور را کاملا احاطه میکنند تولید میشوند. این کویلهای بسیار بزرگ هزینه بسیار زیاد و بینظمی و اختلالاتی در کار رآکتور خواهند داشت.
در حالی که اسفرومکها پلاسمای بسیار داغ را در یک سیستم میدان مغناطیسی ساده و فشرده که فقط از یک سری ساده از کویلهای کوچک پایدار کننده استفاده میکند بوجود میآورد. میدانهای مغناطیسی قوی لازم درون پلاسما با چیزی که دینام مغناطیسی نامیده میشود تولید میشوند.
درنوعی از رآکتورهای شکافت هستهای بوجود آوردن زنجیره واکنشها بوسیله برخورد دادن یک نوترون پر انرژی با هسته یک اتم 235U انجام می شود.به این صورت که وقتی که این نوترون وارد هسته اتم 238U میشود آن را به یک هسته 239U تبدیل میکند. از آنجا که این هسته ناپایدار است به سرعت واپاشی میکرده و اتمهای سبکتری به همراه سه نوترون پر انرژی دیگر را تولید میکند.
توضیح کاملتر اینکه در هستههای سنگین پایدار مثل اورانیوم بین نیروهای الکترو استاتیکی که مایل هستند ذرات تشکیل دهنده اتم را از هم دور کنند و نیروی هستهای که آنها را کنار هم نگه میدارد تعادل بسیار حساسی وجود دارد، که این تعادل را میتوان براحتی و به روشی که گفته شد به هم زده و واکنش شکافت هستهای را شروع کنیم. واکنش حاصل از یک اتم با تولید کردن سه نوترون پر انرژی دیگر باعث میشود سه اتم اورانیوم دیگر وارد واپاشی بشوند. به همین ترتیب واکنش اصطلاحا زنجیرهای میشود.
قدر مسلم یک رآکتور همجوشی ایده آل رآکتوریست که در آن واکنشهای زنجیره ای داریم. در واقع هدف اساسی در راه ساخت رآکتور همجوشی هستهای زنجیرهای کردن آن است. اگر قرار باشد که ما در این راه انرژی صرف کنیم تا یک مقدار کمتر از آنرا بدست بیاوریم مطمئنا این واکنش نه زنجیرهایست و نه مفید. دانشمندان این رشته مفهومی به نام گیرانش را تعریف کردهاند که به معنی این است که مقداری انرژی صرف شروع واکنش کنیم و انرژی بیشتر از سلسله واکنشها بگیریم، در واقع در شرایط گیرانش واکنش زنجیرهای میشود. یعنی نه تنها انرژی تولیدی یک واکنش برای انجام واکنش بعد کافیست، بلکه مقدار زیادی از آن هم اضافه است و میتواند در اختیار ما برای تولید برق قرار بگیرد.
اگر بخواهیم توکاماک یا هر وسیله دیگر که همجوشی در آن انجام میشود توان مفید داشته باشد، یعنی به ما انرژی بدهد باید شرایط خاصی داشته باشد. برای آنکه احتمال برخورد ذرات (یونهای) نامزد همجوشی بالا برود، اولا باید دمای خیلی بالایی درون آن تولید بشود و رآکتور هم بتواند بخوبی دمای بالا را تحمل کند. (این دما در محدوده ده به توان هفت درجه کلوین میباشد!) دوما رآکتور باید این توانایی را داشته باشد که درونش چگالی زیاد از یونها را وارد کرد و سوم اینکه زمان محصور سازی در آن طولانی باشد.
دمای بالا برای آن است که بتوانیم تقریبا مطمئن باشیم که میتوانیم از سد محکم پتانسیل کولنی هستهها بگذریم. چگالی زیاد هم برای این است که هر چه بیشتر احتمال برخوردهای کارا بالا برود. در این مسیر قانونی وجود دارد که نام آن معیار لاوسون است. به کمک این معیار میشود محاسبه کرد که آیا شرایط طوری هست که واکنش به گیرانش برسد یا نه. معیار لاوسن باید: مقدار چگالی در مدت زمان محصور سازی ، ده به توان 20 ذره در متر مکعب باشد تا این واکنش به گیرانش برسد (البته بستگی مستقیم با دمای پلاسما دارد).
|
برای رسیدن به شرایط مطلوب در واکنشهای گرما هستهای که در آنها از سوخت دوتریم - تریتیم استفاده میشود دمای پلاسما (T) باید در محدوده یک الی سه ضرب در ده به توان هشت درجه کلوین و زمان محصورسازی TE باید در حدود یک الی سه ثانیه و چگالی (n) باید حوالی یک الی سه ضرب در ده به توان بیست ذره بر متر مکعب باشد. برای آغاز بکار رآکتور یعنی برای رسیدن به کمینه دمای حدود 108 کلوین باید از وسیله گرما ساز کمکی استفاده کرد.
بعد از محترق شدن سوخت مخلوط پلاسما باذرات آلفایی که در اثر احتراق اولیه بوجود آمدهاند گرم شده و میتوانیم دستگاه کمکی را از مدار خارج کنیم. از آن به بعد سرعت فعالیتهای همجوشی با افزایش دادن چگالی پلاسما افزایش پیدا میکند. با این وجود افزایش چگالی به بالای مرزهای تعیین شده و مطمئنا به معنی به هم خوردن پایداری پلاسما و یا اینکه خاموش شدن رآکتور را در پی خواهد داشت یا فاجعه. به عبارت دیگر (در صورت افزایش چگالی پلاسما) برای پایدار کردن پلاسما زمان محصور سازی و دمای احتراق و صد البته حجم پلاسما و نقطه پایداری پلاسما با افزایش چگالی بالاتر رفته و شرایط را برای کار سختتر میکند. به حالت تعادل در آوردن این مستلزمات با شکل بندی رآکتور در کوچکترین اسپکت ریتو که به شکل بندی مغناطیسی آن بستگی دارد مقدور میشود.
|
نسبت R به a را اسپکت ریتو میگویند.
طبق شکل زیر که تصویری از سطح مقطع رآکتور می باشد نحوه کنترل و خارج کردن پسماندهای واکنش که همان هلیوم باشند را مشاهده می کنید.
ITER اسم مجموعه ایست که اولین رآکتور همجوشی جهان را که از نوع توکاماک خواهد بود، در فرانسه خواهند ساخت. این مجموعه متشکل است از کشورهای: روسیه ، اروپا ، ژاپن ، کانادا ، چین ، ایالات متحده و جمهوری کره. آنها در این راه از فوق هادیها برای قسمتهای مغناطیسی رآکتور استفاده می کنند. توان خروجی این توکامک 410 مگا وات خواهد بود.
کلمات کلیدی: هسته ای